0

قطعات قاآنی

 
siryahya
siryahya
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 158652
محل سکونت : ▂▃▄▅▆▇█Tabriz█▇▆▅▄▃▂

شمارهٔ ۷۵
سه شنبه 7 اردیبهشت 1395  9:28 PM

ای داور زمین و زمان کز شکوه و فر

اندر جهان ندیده نظیرت نظر هنوز

الا بر آستان جلال تو آسمان

پیش کسی نبسته به خدمت کمر هنوز

در مدح اهل فارس سرودم قصیده‌ای

کز رشک اوست شخص خرد خون جگر هنوز

هم اندر آن قصیده ستودم ترا چنانک

از غیرتست دست حسودان به سر هنوز

داند خدای من‌ که نپرورده باکمال

مانند او هزار صدف یک گهر هنوز

وآن دوحهٔ ثنا که برو باد آفرین

ناورده غیر رنج و عنا برگ و بر هنوز

کردم سؤال خانه و الحق ندیده‌ام

از این سؤال غیر مذلت اثر هنوز

کردی حوالتم به امیری که مام دهر

آزاده‌ای نزاده چو او یک پسر هنوز

لیکن دو هفته بیش کنون کز تغافلش

چون بدسگال جاه توام دربدر هنوز

باری گواه باش که جز حرف مدح او

نگذشته بر زبانم حرفی دگر هنوز

 
 

ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیله‌سین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.

تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها