0

غزلیات فروغی بسطامی

 
siryahya
siryahya
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 158652
محل سکونت : ▂▃▄▅▆▇█Tabriz█▇▆▅▄▃▂

غزل شمارهٔ ۱۹۸
سه شنبه 7 اردیبهشت 1395  12:46 PM

هر کس که به جان دسترسی داشته باشد

باید که به دل مهر کسی داشته باشد

زان بر سر بیمار غمش پا نگذارد

ترسد که مبادا نفسی داشته باشد

دل ناله‌کنان رفت پی محمل دلدار

کاین قافله باید جرسی داشته باشد

گر یاد گلستان نکند هیچ عجب نیست

مرغی که به تنها قفسی داشته باشد

از الفت بیگانه بیندیش که حیف است

دامان تو هر بوالهوسی داشته باشد

در پرده قدح نوش فروغی که مبادا

سنگی به کمینت عسسی داشته باشد

 
 

ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیله‌سین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.

تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها