پاسخ به:اشعار دفاع مقدس
یک شنبه 19 اردیبهشت 1395 3:28 PM
سبک تازان چه زیبا پر کشیدند
ز سد نفس، جانان خوش پریدند
دلی عاشق، صفایی هم چو شبنم
به راه یار، سختی ها خریدند
ز مهر دوست، خوبان در جدایی
گهی تلخی گهی محنت چشیدند
فراق ساقی میخانه عشق
چنان دیدند که دست از جان کشیدند
به می سجاده پر خون کرده بودند
بهشت و وعده های خوب معشوق
چنان دیدند که از دنیا رهیدند
به بوی حق چنان سرمست بودند
که چون گل جامه را بر تن دریدند
صدای عشق آن یار دلارام
ز قهر دهر با جان ها شنیدند
دم معشوق بسیار مستشان کرد
که گویی روح در قالب ندیدند
چنان تسلیم عشق یار گشتند
که از نفس و هواهایش رمیدند
به دیدار آن چنان شاداب بودند
که گفتی قطره ها از گل چکیدند
به گاه رزم با خصم ستم کیش
به کردار هم چو شیران رشیدند
سرانجام وعده دیدار شد یار
چرا که سربداران شهیدند
بود عشق حبیب در جان عاشق
که بی جانان به منزل کی رسیدند
هوای یار خواهی ترک خود کن
که می خواران می حق برگزیدند
رفیقا یاری مستان حق کن
که آنان جرعه ای خوش سر کشیدند