0

اشعار دفاع مقدس

 
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار دفاع مقدس
سه شنبه 14 اردیبهشت 1395  7:24 PM

 
جاده باز است تا شهادت هست، کفش های من و تو وامانده است 
بندها را ببند، راه بیفت، جاده چندی ست بی صدا مانده است 
بوی « ای کاش » می دهد چشمت، شور، شیرین ترین بهانه ی توست 
هی دریغ و دریغ، حسرت تیغ، تیغ در این میانه ها مانده است 
سایه های فریب و آه و دریغ، هی به دنبال کفش می آیید 
تا نگیری تو دستِ پایت را، تا نگویی به سر، چرا مانده است 
ظلمت چشم هایت می نالد، هیچ فانوس بخت روشن نیست 
چشم امید بسته ای به کجا، روشن ردّپا تو را مانده است 
رمل های شهید می ریزند، نور خود را به پای رفتن تو 
تا بجنبی به خویش پا رفته است، سوی آنجا که ردّپا مانده است 
رمل های شهید بیدارند، می شمارند وقت شن ها را 
تا بیاید کسی شهادت را، تا بیاید کسی که جا مانده است
 
 
 
 
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها