0

غزلهای عرفی شیرازی

 
siryahya
siryahya
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 158652
محل سکونت : ▂▃▄▅▆▇█Tabriz█▇▆▅▄▃▂

غزل شمارهٔ ۵۵۵
پنج شنبه 2 اردیبهشت 1395  6:42 PM

بشتاب در راه طلب، بگذر ز هر آسودنی

این ره که بی پایان خوش است، ارزد به قدم فرسودنی

تحصیل درد دوستی، آن سو ترست از بیش و کم

دست از طلب کوته مکن، تا ممکنت افزودنی

کی نعمت دیدار او، می گنجد اندر حوصله

موسی کجا داغم کند، از دست و لب آلودنی

هر شوخ کامد در جهان، بگذاشت چندین رسم نو

کو از تو در عالم به ما، بر دوستان بخشودنی

اندیشه بی افسوس نی، عرفی چه تدبیر است این

گه سر به زانو ماندنی، گه دست بر هم سودنی

 
 

ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیله‌سین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.

تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها