0

عشاق‌نامه عراقی

 
siryahya
siryahya
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 158652
محل سکونت : ▂▃▄▅▆▇█Tabriz█▇▆▅▄▃▂

غزل
پنج شنبه 2 اردیبهشت 1395  2:15 PM

در هوای تو جان و تن بارست

جان فدا کرد عاشق و وارست

صید خود را چرا زنی تو به تیر؟

کو به دام تو خود گرفتار است

در هلاک دلم چه می‌کوشی؟

چون که بیچاره خود درین کار است

دل بسی در غمت به خون غلتید

لیکن این بار خود سبکبار است

ای شبم روز با تو، بی‌رخ تو

روز روشن مرا شب تار است

عاشقان پیش چون تو صیادی

جان فدا می‌کنند و ناچار است

من ز تیرت امان نمی‌طلبم

لیکنم آرزوی دیدار است

 
 

ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیله‌سین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.

تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها