0

غزلیات عراقی

 
siryahya
siryahya
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 158652
محل سکونت : ▂▃▄▅▆▇█Tabriz█▇▆▅▄▃▂

غزل شمارهٔ ۱۹۶
پنج شنبه 2 اردیبهشت 1395  1:27 PM

ناخورده شراب می‌خروشیم

بنگر چه کنیم؟ اگر بنوشیم

از بی‌خبری خبر نداریم

پس بیهده ما چه می‌خروشیم؟

تا چند پزیم دیگ سودا؟

کز خامی خویشتن بجوشیم

دل مرده، برون کشیم خرقه

وز ماتم دل پلاس پوشیم

این زهد مزوری که ما راست

کس می نخرد، چه می‌فروشیم؟

با آنکه به ما نمی‌شود راست

این کار، ولیک هم بکوشیم

باشد که ز جام وصل جانان

یک جرعه به کام دل بنوشیم

شب خوش بودیم بی‌عراقی

امروز در آرزوی دوشیم

 
 

ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیله‌سین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.

تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها