0

غزلیات عراقی

 
siryahya
siryahya
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 158652
محل سکونت : ▂▃▄▅▆▇█Tabriz█▇▆▅▄▃▂

غزل شمارهٔ ۱۰۳
پنج شنبه 2 اردیبهشت 1395  1:15 PM

هر که او دعوی مستی می‌کند

آشکارا بت‌پرستی می‌کند

هستی آن را می‌سزد کز نیستی

هر نفس صدگونه هستی می‌کند

هر که از خاک درش رفعت نیافت

لاجرم سر سوی پستی می‌کند

دل که خورد از جام عشقش جرعه‌ای

بی‌خبر شد، شور و مستی می‌کند

دل چو خواهم باختن در پای او

جان ز شوقش پیش دستی می‌کند

چند گویی کو جفا تا کی کند؟

ای عراقی، تا تو هستی می‌کند

 
 

ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیله‌سین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.

تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها