0

غزلیات عراقی

 
siryahya
siryahya
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 158652
محل سکونت : ▂▃▄▅▆▇█Tabriz█▇▆▅▄▃▂

غزل شمارهٔ ۷۶
پنج شنبه 2 اردیبهشت 1395  1:12 PM

روی ننمود یار چتوان کرد؟

چیست تدبیر کار چتوان کرد؟

در دو چشم پر آب نقش نگار

چون نگیرد قرار چتوان کرد؟

در هر آیینه‌ای نمی‌گنجد

عکس روی نگار چتوان کرد؟

هر سراسیمه‌ای نمی‌یابد

بر در وصل بار چتوان کرد؟

رفت عمرو نرفت در همه عمر

دست در زلف یار چتوان کرد؟

کشت ما را به دوستی، چه کنیم

با چنان دوستدار چتوان کرد؟

کشتهٔ عشق اوست بر در او

چون عراقی هزار، چتوان کرد؟

 
 

ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیله‌سین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.

تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها