0

غزلیات عراقی

 
siryahya
siryahya
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 158652
محل سکونت : ▂▃▄▅▆▇█Tabriz█▇▆▅▄▃▂

غزل شمارهٔ ۴۳
پنج شنبه 2 اردیبهشت 1395  1:04 PM

کی از تو جان غمگینی شود شاد؟

کی آخر از فراموشی کنی یاد؟

نپندارم که هجرانت گذارد

که از وصل تو دلتنگی شود شاد

چنین دانم که حسنت کم نگردد

اگر کمتر کند ناز تو بیداد

ز وصل خود بده کام دل من

که از بیداد هجر آمد به فریاد

بیخشای از کرم بر خاکساری

که در روی تو عمرش رفت بر باد

نظر کن بر دل امیدواری

که بر درگاه تو نومید افتاد

بجز درگاه تو هر در که زد دل

عراقی را ازان در هیچ نگشاد

 
 

ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیله‌سین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.

تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها