0

غزلیات شاطر عباس صبوحی

 
siryahya
siryahya
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 158652
محل سکونت : ▂▃▄▅▆▇█Tabriz█▇▆▅▄▃▂

خاطره
پنج شنبه 2 اردیبهشت 1395  11:45 AM

گل شکفت و آن گل رخسار یاد آمد مرا

سرو دیدم آن قد و رفتار، یاد آمد مرا

صبح، دیدم طرِّهٔ شبنم به روی برگ گل

زان لب و دندان گوهر بار، یاد آمد مرا

چون به طرف گلستان آمد سحر باد صبا

از نسیم روحبخش یار، یاد آمد مرا

روی گل دیدم، گریبان چاک کردم غنچه را

هر زمان کان سرو خوش‌رفتار، یاد آید مرا

شب صبوحی پیش اهل دل ز هامون می‌گذشت

زان دل دیوانهٔ افگار، یاد آمد مرا

 
 

ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیله‌سین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.

تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها