0

📗📘📙غزلیات صائب تبریزی📗📘📙

 
siryahya
siryahya
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 158652
محل سکونت : ▂▃▄▅▆▇█Tabriz█▇▆▅▄▃▂

غزل شمارهٔ ۱۶۹
جمعه 13 فروردین 1395  10:36 PM

مشکل است از کوی او قطع نظر کردن مرا

ورنه آسان است از دنیا گذر کردن مرا

بال من در گرد سر گردیدن گل ریخته است

از مروت نیست زین گلشن به در کردن مرا

نیست در کالای من چون آب روشن پشت و روی

چیست یارب مطلب از زیر و زبر کردن مرا؟

گر چه از شیشه است نازک تر دل بی صبر من

سینه پیش سنگ می باید سپر کردن مرا

پیش گل چاک گریبان باز کردن زود بود

شرم می بایست از مژگان تر کردن مرا

در شکرزاری که موران کامرانی می کنند

نیست از انصاف محروم از شکر کردن مرا

دل چه باشد تا ز من باید به پنهانی ربود؟

آخر ای بی درد، بایستی خبر کردن مرا

با چنین سامان حسن ای غنچه لب انصاف نیست

از برای بوسه ای خون در جگر کردن مرا

من که با یاد تو دنیا را فرامش کرده ام

از مروت نیست از خاطر به در کردن مرا

در بیابانی که از نقش قدم بیش است چاه

با دو چشم بسته می باید سفر کردن مرا

از صدف صد پرده صائب کار من نازکترست

آب تلخ و شور می باید گهر کردن مرا

 
 

ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیله‌سین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.

تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها