0

📗📘📙غزلیات صائب تبریزی📗📘📙

 
siryahya
siryahya
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 158652
محل سکونت : ▂▃▄▅▆▇█Tabriz█▇▆▅▄▃▂

غزل شمارهٔ ۱۲۳
جمعه 13 فروردین 1395  10:30 PM

خواب وقت فیض در محراب می گیرد مرا

چون سگان در صبح دام خواب می گیرد مرا

در مسبب گر چه از اسباب رو آورده ام

دل همان از عالم اسباب می گیرد مرا

با حواس جمع، خود را جمع کردن مشکل است

دل درین منزل به چندین باب می گیرد مرا

نفس ظلمانی به ظلمت بس که عادت کرده است

دل چو دزدان از شب مهتاب می گیرد مرا

می تپم چون کبک، زیر بال و پر شهباز را

دولت بیدار اگر در خواب می گیرد مرا

لغزشی چون شبنم گل گر ز من صادر شود

جذبه خورشید عالمتاب می گیرد مرا

در بهاران تازه گردد داغ هر تخمی که سوخت

بیشتر دل از شراب ناب می گیرد مرا

راه من دایم دو چندان می شود از کاهلی

در میاه راه، صائب خواب می گیرد مرا

 
 

ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیله‌سین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.

تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها