0

گزیدهٔ غزلیات صائب تبریزی

 
siryahya
siryahya
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 158652
محل سکونت : ▂▃▄▅▆▇█Tabriz█▇▆▅▄▃▂

غزل شمارهٔ ۶۲
جمعه 13 فروردین 1395  9:13 PM

شوق می از بهار گل‌اندام تازه شد

پیوند بوسه‌ها به لب جام تازه شد

از چهرهٔ گشادهٔ سیمین‌بران باغ

آغوش‌سازی طمع خام تازه شد

زان بوسه‌های‌تر که به شبنم ز گل رسید

امید من به بوسه و پیغام تازه شد

میلی که داشتند حریفان به نقل و می

از چشمک شکوفهٔ بادام تازه شد

از نوبهار، سبزهٔ مینا کشید قد

از آ ب تلخ می جگر جام تازه شد

داغی که به به خون جگر کرده بود دل

از روی گرم لالهٔ گلفام تازه شد

شب از شکوفه روز شد و روز شب ز ابر

هنگامهٔ مکرر ایام تازه شد

حاجت به رفتن چمن از کنج خانه نیست

زین‌سان که از بهار در و بام تازه شد

صائب ترا ز سردی دوران خزان مباد

کز نوبهار طبع تو ایام تازه شد

 
 

ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیله‌سین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.

تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها