0

مثنویات پراکنده شیخ بهایی

 
siryahya
siryahya
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 158652
محل سکونت : ▂▃▄▅▆▇█Tabriz█▇▆▅▄▃▂

شمارهٔ ۶
پنج شنبه 12 فروردین 1395  5:40 PM

ای نسیم صبح، خوشبو می‌رسی

از کدامین منزل و کو می‌رسی؟

می‌فزاید از تو جانها را طرب

تو مگر می‌آیی از ملک عرب؟

تازه گردید از تو جان مبتلا

تو مگر کردی گذر از کربلا؟

می‌رسد از تو نوید لاتخف

می‌رسی گویا ز درگاه نجف

بارگاه مرقد سلطان دین

حیدر صفدر، امیرالموئمنین

حوض کوثر، جرعه‌ای از جام او

عالم و آدم، فدای نام او

یارب امید بهائی را برآر

تا کند پیش سگانش، جان نثار

 
 

ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیله‌سین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.

تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها