0

غزلیات شیخ بهایی

 
siryahya
siryahya
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 158652
محل سکونت : ▂▃▄▅▆▇█Tabriz█▇▆▅▄▃▂

غزل شمارهٔ ۳
پنج شنبه 12 فروردین 1395  5:37 PM

به عالم هر دلی کاو هوشمند است

به زنجیر جنون عشق، بند است

به جای سدر و کافورم پس از مرگ

غبار خاک کوی او، پسند است

به کف دارند خلقی نقد جانها

سرت گردم، مگر بوسی به چند است؟

حدیث علم رسمی، در خرابات

برای دفع چشم بد، سپند است

پس از مردن، غباری زان سر کوی

به جای سدر و کافورم، پسند است

طمع در میوهٔ وصلش، بهائی

مکن، کان میوه بر شاخ بلند است

بهائی گرچه می‌آید ز کعبه

همان دردی کش زناربند است

 
 

ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیله‌سین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.

تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها