0

نان و حلوا شیخ بهایی

 
siryahya
siryahya
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 158652
محل سکونت : ▂▃▄▅▆▇█Tabriz█▇▆▅▄▃▂

بخش ۱۶ - سال بعض العارفین عن بعض المنعمین عن قدر سعیه فی تحصیل الاسباب الدنیویة و تقصیرة عن اسباب ال
پنج شنبه 12 فروردین 1395  5:33 PM

عارفی از منعمی کرد این سؤال:

کای تو را دل در پی مال و منال

سعی تو، از بهر دنیای دنی

تا چه مقدار است؟ ای مرد غنی!

گفت: بیرون است از حد شمار

کار من این است در لیل و نهار

عارفش گفت: این که بهرش در تکی

حاصلت زان چیست؟ گفتا: اندکی

آنچه مقصود است، ای روشن ضمیر!

برنیاید زان، مگر عشر عشیر

گفت عارف: آن که هستی روز و شب

از پی تحصیل آن، در تاب و تب

شغل آن را قبلهٔ خود ساختی

عمر خود را بر سر آن باختی

آنچه او می‌خواستی، واصل نشد

مدعای تو از آن، حاصل نشد

دار عقبی، کان ز دنیا برتر است

وز پی آن، سعی خواجه کمتر است

چون شود حاصل تو را چیزی از آن؟

من نگویم، خود بگو، ای نکته‌دان!

 
 

 

ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیله‌سین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.

تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها