0

مثنویات شاه نعمت‌الله ولی

 
siryahya
siryahya
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 158652
محل سکونت : ▂▃▄▅▆▇█Tabriz█▇▆▅▄▃▂

شمارهٔ ۶۳
پنج شنبه 12 فروردین 1395  2:10 PM

گنج اسم اعظم از ذات و صفات

آشکارا کرده اندر کائنات

هر کجا کنجی است گنجی در وی است

کنج هر ویرانه بی گنجی کی است

معنی او گنج و صورت چون طلسم

در چنین گنجی بود آن گنج اسم

جام می باشد حبابی پر ز آب

نوش کن جامی که دریابی شراب

نسخهٔ اسما بجو یک یک بخوان

وحدت اسم و مسما را بدان

بی من و تو ، من تو ام تو هم منی

ور تو من گوئی و تو باشد منی

در مراتب آن یکی باشد هزار

در هزاران آن یکی را می شمار

آن یکی در هر یکی پیدا شده

قطره قطره آمده دریا شده

اسم اعظم گنج و اسما چون طلسم

نعمت الله را بجو دریاب اسم

آفتابی را ببین در ذره ای

عین دریا را نگر در قطره ای

 
 

ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیله‌سین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.

تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها