0

غزلیات شاه نعمت‌الله ولی

 
siryahya
siryahya
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 158652
محل سکونت : ▂▃▄▅▆▇█Tabriz█▇▆▅▄▃▂

غزل شمارهٔ ۷۷
پنج شنبه 12 فروردین 1395  12:09 PM

موج است و حباب و آب و دریا

هر چار یکی بود بر ما

هم آب و حباب و آب دریا

دریا داند حقیقت ما

بنگر به یقین که جز یکی نیست

هم قطره و جود سیل و دریا

می دانکه حجاب ما هم از ماست

ما را نبُود حجاب جز ما

بیگانه شوی ز هر دو عالم

گر زانکه تو را بود سر ما

تا رسته نگردی از من و ما

سید نشوی تو واصل ما

 
 

ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیله‌سین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.

تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها