0

غزلیات سنایی غزنوی

 
siryahya
siryahya
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 158652
محل سکونت : ▂▃▄▅▆▇█Tabriz█▇▆▅▄▃▂

غزل شمارهٔ ۳۷۲
چهارشنبه 11 فروردین 1395  5:17 PM

آن جام لبالب کن و بردار مرا ده

اندک تو خور ای ساقی و بسیار مرا ده

هرکس که نیاید به خرابات و کند کبر

او را بر خود بار مده بار مرا ده

مسجد به تو بخشیدم میخانه مرا بخش

تسبیح ترا دادم و زنار مرا ده

ای آنکه سر رندی و قلاشی داری

پس مرد منی دست دگر بار مرا ده

ای زاهد ابدال چو کردار برد می

سردی مکن آن بادهٔ کردار مرا ده

 
 

ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیله‌سین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.

تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها