0

غزلیات سنایی غزنوی

 
siryahya
siryahya
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 158652
محل سکونت : ▂▃▄▅▆▇█Tabriz█▇▆▅▄▃▂

غزل شمارهٔ ۲۰۷
چهارشنبه 11 فروردین 1395  4:54 PM

آن کژدم زلف تو که زد بر دل من نیش

از ضربت آن زخم دل نازک من ریش

آنجا که بود انجمن لشگر خوبان

نام تو بود اول و پای تو بود پیش

بنگر که همی با من و با تو چکند چرخ

بر هر دو همی چون شمرد مکر و فن خویش

هر شب که کند عشق شکیبایی من کم

هم در گذرد خوبی و زیبایی تو بیش

ای روی تو قارون شده از حسن و ملاحت

از هجر تو قارونم و از وصل تو درویش

خود چون بود آخر به غم هجر گرفتار

آن کس که به اول نبود عافیت اندیش

 
 

ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیله‌سین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.

تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها