غزل شمارهٔ ۲۰۷
چهارشنبه 11 فروردین 1395 4:54 PM
آن کژدم زلف تو که زد بر دل من نیش
از ضربت آن زخم دل نازک من ریش
آنجا که بود انجمن لشگر خوبان
نام تو بود اول و پای تو بود پیش
بنگر که همی با من و با تو چکند چرخ
بر هر دو همی چون شمرد مکر و فن خویش
هر شب که کند عشق شکیبایی من کم
هم در گذرد خوبی و زیبایی تو بیش
ای روی تو قارون شده از حسن و ملاحت
از هجر تو قارونم و از وصل تو درویش
خود چون بود آخر به غم هجر گرفتار
آن کس که به اول نبود عافیت اندیش
ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیلهسین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.