0

غزلیات سنایی غزنوی

 
siryahya
siryahya
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 158652
محل سکونت : ▂▃▄▅▆▇█Tabriz█▇▆▅▄▃▂

غزل شمارهٔ ۴۹
چهارشنبه 11 فروردین 1395  4:45 PM

روی تو ای دلفروز گر نه چو ماهست

زلف سیه زو چرا بدر دو تا هست

روی چو ماه تو گر چه مایهٔ نور است

موی سیاه تو گر چه اصل گناهست

شاه بتانی و عاشقانت سپاهند

ماه زمینی و آسمانت کلاهست

رسم چنانست که ماه راه نماید

چونکه ز ماه تو خلق گمشده راهست

موی سپیدم ز اشک سرخ چو خونست

روی امیدم ز رنج عشق سیاهست

حال تو ای ماه روی چیست که باری

دور ز روی تو حال بنده تباهست

 
 

ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیله‌سین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.

تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها