0

قصاید و قطعات سنایی غزنوی

 
siryahya
siryahya
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 158652
محل سکونت : ▂▃▄▅▆▇█Tabriz█▇▆▅▄▃▂

شمارهٔ ۱۰۳ - در صف خانگاه محمد منصور واقع در سرخس که وی در آن داروخانه و کتابخانه برای فقرا و درویشا
چهارشنبه 11 فروردین 1395  3:20 PM

لب روح الله ست یا دم صور

خانگاه محمد منصور

که ز درس و کتاب و دارو هست

از سه سو دین و جان و تن را سور

زین بنا ایمن از دو چیز سه چیز

تن و جان و دل از قبور و فتور

تعبیه در صدای هر خم اوست

لحن داوود با ادای زبور

از تحلیش تیره چهرهٔ تیر

وز تجلیش طیره تودهٔ طور

در تن ار علتی‌ست اینجا خواه

حب مرطوب و شربت محرور

در دل ار شبهتیست اینجا خوان

لوح محفوظ و دفتر مسطور

کتب اینجاست ای دل طالب

دارو اینجاست ای تن رنجور

عیسی اینجاست ای هوای عفن

خضر اینجاست ای سراب غرور

پس ازین زین ستانه خواهد بود

دولت و رحمت و قصور و حبور

صفت و صورتش گه ادراک

برتر از گوش روح و دیدهٔ حور

چون بدو چشم نیک درنرسد

چونش گویم که چشم بد ز تو دور

مجد او داشت مر سنایی را

در نثای سنای خود معذور

 
 

 

ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیله‌سین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.

تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها