0

قطعات سلمان ساوجی

 
siryahya
siryahya
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 158652
محل سکونت : ▂▃▄▅▆▇█Tabriz█▇▆▅▄▃▂

قطعه شمارهٔ ۱۲۸
سه شنبه 10 فروردین 1395  2:39 PM

ای خداوندی که از دریای خاطر دم به دم

در ثنایت عقدهای در مکنون آورم

هر زمان بهر عروس مدحت از کان ضمیر

قطه‌ای چون قطعه یاقوت بیرون آورم

از کمال فسحت ملک تو چون رانم سخن

نقص‌ها در ملک جمشید و فریدون آورم

خسروا نگذاشت درد پا که بهر دستبوس

روی چون دولت به درگاه همایون آورم

گر نیاوردم به درگه درد سر معذور دار

من که درد پای دارم درد سر چون آورم

 
 

ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیله‌سین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.

تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها