0

قطعات سلمان ساوجی

 
siryahya
siryahya
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 158652
محل سکونت : ▂▃▄▅▆▇█Tabriz█▇▆▅▄▃▂

قطعه شمارهٔ ۱۱۳
سه شنبه 10 فروردین 1395  2:31 PM

ای جهانبخشی که روز و شب چو نور آفتاب

فیض احسان تو فایض بر سماوات است و ارض

سرمه از خاک رهت کردن فلک را فرض عین

می‌کشد در دیده خود می‌کند بر عین فرض

عرض حالم راست طولی می‌کنم زان احتراز

مختصر کاری است کارم چیست چندین طول و عرض

باید احسانی چنان کردن که بعد از خرج راه

قرض خود بگزارم و بازم نباید کرد قرض

 
 

ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیله‌سین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.

تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها