0

قطعات خاقانی

 
siryahya
siryahya
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 158652
محل سکونت : ▂▃▄▅▆▇█Tabriz█▇▆▅▄▃▂

شمارهٔ ۳۴۳
دوشنبه 2 فروردین 1395  11:58 AM

گر از غم خلاصی طلب کردمی

هم از نای و نوشی سبب کردمی

مرا غم ندیم است خاص ارنه من

چو عامان به نوعی طرب کردمی

اگر غم طلاق از دلم بستدی

نکاح بنات العنب کردمی

گرم دست رفتی لگام ادب

بر این ابلق روز و شب کردمی

وگر کردهٔ چرخ بشمردمی

شمارش سوی دست چپ کردمی

کلید زبان گر نبودی وبال

کی از خامشی قفل لب کردمی

بری‌خوردمی آخر از دست کشت

اگرنه ز مومی رطب کردمی

مگر فضل من ناقص است ارنه من

بر او تکیه‌گاهی عجب کردمی

ادب داشتم دولتم برنداشت

ادب کاشکی کم طلب کردمی

عصای کلیم ار به دستم بدی

به چوبش ادب را ادب کردمی

اگر در هنرها هنر دیدمی

به خاقانی آن را نسب کردمی

 
 

ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیله‌سین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.

تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها