0

غزلیات خاقانی

 
siryahya
siryahya
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 158652
محل سکونت : ▂▃▄▅▆▇█Tabriz█▇▆▅▄▃▂

غزل شمارهٔ ۵۱
یک شنبه 1 فروردین 1395  5:05 PM

به باغ وصل تو خاری، رقیب صد ورد است

به یاد روی تو دردی، طبیب صد درد است

هزار جان مقدس فدای روی تو باد

که زیر دامن زلف تو سایه پرورد است

به روزگار هوای تو کم شود نی نی

هوای تو عرضی نیست مادر آورد است

رسول من سوی تو باد صبح‌دم باشد

ازین قبل نفس باد صبح‌دم سرد است

سپر به مهر فکندم گمان به کینه مکش

به تیر غمزه بگو کو نه مرد ناورد است

به دل اسیر هوای تو گشت خاقانی

اگر به جان برهد هم سعادتی مرد است

 
 

ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیله‌سین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.

تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها