0

قطعات ملک‌ الشعرای بهار

 
siryahya
siryahya
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 158652
محل سکونت : ▂▃▄▅▆▇█Tabriz█▇▆▅▄▃▂

شمارهٔ ۱۲۴ - گله از قوام‌السلطنه
پنج شنبه 27 اسفند 1394  7:41 PM

من با تو حق صحبت دیرینه داشتم

گنجی نهان ز مهر تو در سینه داشتم

با دوستان خواجه مرا بود دوستی

وز دشمنان خواجه به دل کینه داشتم

در شادی و مصیبت و در عزل و در عمل

با خواجه حشر شنبه و آدینه داشتم

روشن‌دل و موافق و یکروی و راستگوی

در محضر تو صورت آئینه داشتم

از دشمنان خواجه کشیدم جفا، ولی

با دوستان خواجه حسابی نداشتم

تنها برای خدمت و غمخواری تو بود

گر رغبتی به شرکت کابینه داشتم‌

خوردی فریب حاسد و دیوانه و سفیه

کز هر سه برخلاف تو پیشینه داشتم

 
 

ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیله‌سین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.

تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها