0

از خامی تا پختگی

 
borkhar
borkhar
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1392 
تعداد پست ها : 19319
محل سکونت : اصفهان

از خامی تا پختگی
دوشنبه 24 اسفند 1394  11:24 AM

 

111148_631.jpg
خلاصه:هر پسر و دختري كه به سن رشد و بلوغ مي رسند بزرگترين آرزويشان اينست كه ازدواج كنند،با تاسيس زندگي مشترك زناشويي،استقلال و آزادي بيشتري بدست آورند،يار و مونس مهربان و محرم رازي داشته باشند 

هر پسر و دختري كه به سن رشد و بلوغ مي‏رسند بزرگترين‏ آرزويشان اينست كه ازدواج كنند،با تاسيس زندگي مشترك زناشويي،استقلال و آزادي بيشتري بدست آورند،يار و مونس مهربان و محرم رازي ‏داشته باشند.آغاز زندگي سعادتمندانه خويش را از زمان ازدواج حساب‏ مي‏كنند و برايش جشن مي‏گيرند. زن براي مرد آفريده شده و مرد براي زن، و مانند مغناطيسي يكديگر را جذب مي‏كنند .زناشويي و تاسيس زندگي ‏مشترك خانوادگي يك خواسته طبيعي است كه غرائزش در وجود انسانها نهاده شده است.و اين خود يكي ازنعمتهاي بزرگ الهي است.راستي به‏غير از كانون گرم خانوادگي كجا را سراغ داريد كه براي جوانان پناهگاه‏ مطمئني باشد؟علاقه به خانواده است كه جوانان را از افكار پراكنده و اضطرابهاي دروني نجات مي‏دهد.در آنجاست كه مي‏توانند يار و مونس‏ با وفا و مهرباني پيداكنند كه در شدائد و گرفتاريها يار و غمگسارشان ‏باشد.پيمان مقدس زناشويي رشته‏اي است آسماني كه دلها را بهم پيوند مي‏زند،دلهاي پريشان را آرامش مي‏دهد افكار پراكنده را به يك هدف متوجه مي‏سازد.خانه،جايگاه عشق و محبت،كانون انس و مودت و بهترين آسايشگاه است. 


خداوند بزرگ در قرآن مجيد از اين نعمت‏ بزرگ ياد كرده ‏مي‏فرمايد: 
يكي از آيات خدا اينست كه از خود شما برايتان همسران آفريد تابا آنها انس بگيريد و آرامش خاطر پيدا كنيد،و در ميانتان دوستي ومهرباني افكند.و در اين موضوع براي انديشمندان آيات و نشانه‏ هايي‏ است. (1) 
پيغمبر اسلام فرمود: مردي كه زن نداشته باشد مسكين و بيچاره ‏است،گر چه ثروتمند باشد.و زني كه شوهر نداشته باشد مسكين و بيچاره‏است گر چه ثروتمند باشد. (2) 


حضرت صادق عليه السلام از مردي پرسيد:همسر داري؟عرض‏ كرد:نه فرمود: 
دوست ندارم يك شب بي‏ همسر بمانم گر چه مالك تمام دنيا باشم. (3) 
رسول خدا صلي الله عليه و آله فرمود:بنائي در اسلام پايه گذاري‏ نشده كه نزد خدا محبوبتر وعزيزتر از ازدواج باشد. (4) 
آري خداي مهربان يك چنين نعمت گرانبهايي را به بشر عطا كرده‏است ليكن افسوس و صدا فسوس كه از اين نعمت ‏بزرگ قدرداني نمي‏كند و چه بسا،بواسطه ناداني و خودخواهي،همين كانون مهر و مودت‏را به صورت يك زندان تاريك بلكه جهنم سوزاني تبديل مي‏سازد.در اثرجهالت و ناداني بشر است كه محيط نوراني و با صفاي خانواده به صورت‏ زندان دردناك يتبديل مي‏شود كه اعضاء خانواده ناچارند تا آخر عمر در آن‏ زندان تاريك بسر برند يا پيمان مقدس زناشويي را متلاشي سازند. 
آري اگر زن و شوهر به وظيفه خويش آشنا باشند و عمل كنند محيط خانه مانند بهشت‏ برين با صفا و نوراني مي‏گردد.و اگر اختلاف و كشمكشهاي خانوادگي به ميان آمد محيط خانه به صورت يك زندان ‏حقيقي تبديل خواهد شد. 
اختلافات خانوادگي علل و عوامل مختلفي دارد.از قبيل عوامل ‏اقتصادي،تربيت‏ خانوادگي زنيا شوهر،محيط زندگي،دخالتهاي بيجاي‏ پدر و مادر زن و شوهر يا ساير بستگان آنها و ده ها چيز ديگر. 
ليكن به عقيده نگارنده، مهمترين عامل ناسازگاري و اختلافات‏ داخلي، آشنا نبودن زن و شوهر به وظائف زناشويي و عدم آمادگي براي‏ زندگي مشترك خانوادگي است،براي تصدي هر مقامو انجام هر كاري،تخصص و آمادگي يك شرط اساسي محسوب مي‏شود.و كسي كه ‏اطلاعات كافي و آمادگي قبلي نداشته باشد نمي‏تواند كاري را بخوبي ‏انجام دهد.بهمين جهت، براي تصدي هر مقامي كلاسهاي كار آموزي ‏تاسيس مي‏شود. 
براي ازدواج و تاسيس زندگي مشترك خانوادگي نيز تخصص وآمادگي و اطلاعات كافي لازماست.پسر بايد از طرز تفكر همسرش وخواسته‏ هاي دروني او و مشكلات زناشوئي و راه علاج آنها و آداب معاشرت اطلاعات كافي داشته باشد.بايد توجه داشته باشد كه زن گرفتن‏ به معناي جنس خريدن يا كلفت گرفتن نيست،بلكه به معناي پيمان وفا وصداقت و محبت وهمكاري و شركت در زندگي مشترك خانوادگي است. 
زن نيز بايد به طرز تفكر شوهرش و خواسته ‏هاي دروني او توجه ‏داشته باشد و بداند كه شوهركردن به معناي نوكر گرفتن و تامين بدون قيد و شرط خواسته‏ ها و آرزوهاي دروني نيست.بلكه پيمان همكاري و تشريك مساعي است و براي رسيدن به اين هدف مقدس،گذشتو فداكاري و همكاري و تفاهم لازم است. 
با اينكه سرنوشت پسر و دختر با ازدواج روشن مي‏شود واطلاعات لازم و آمادگي اخلاقي برايش ضروري است متاسفانه اجتماع ما نسبت‏ به اين موضوع حياتي غفلت دارد. 
نسبت ‏به جهاز و مهر و زيبائي و شخصيت پدر و مادر كاملا عنايت‏ دارند.ليكن آمادگي براي زنداري و شوهرداري و تاسيس زندگي مشترك‏ خانوادگي را اصلا شرط نمي‏دانند. 
دختر را به خانه بخت مي‏فرستند با اينكه شوهرداري و كدبانوگري‏ را نياموخته است پسر رازن مي‏دهند با اينكه از زنداري و سرپرستي ‏خانواده اطلاع ندارد. 
دو نوجوان بي‏اطلاع و كم تجربه وارد زندگي نوين مي‏شوند.بدين‏جهت صدها مشكل بوجود مي‏آيد.اختلافات و ناسازگاريها و قهر ودعواها شروع مي‏شود دخالت پدر و مادرها هم چون ازروي عقل و تدبير نيست،نه تنها مشكلي را حل نمي‏كند بلكه اختلافات را عميق‏تر وريشه ‏دارتر مي‏سازد دوران اول ازدواج يك دوران پر آشوب و بحراني است.بسياري از زندگيها در همين دوران بواسطه طلاق متلاشي مي‏گردد. 
بعضي از آنها هم با حفظ ازدواج،تا آخر عمر به كشمكش و زورآزمايي‏ادامه مي‏دهند و عذاب در اين زندان اختياري را بر طلاق مقدم مي‏دارند. 
بعضي از خانواده‏ ها هم پس از مدتي،كوتاه يا دراز،با اخلاق و رفتاريكديگر آشنا مي‏شوند وآسايش و آرامش نسبي پيدا مي‏كنند. 
اي كاش براي پسران و دختراني كه در صدد ازدواج بودندكلاسهايي به عنوان‏«آموزش ازدواج‏»تاسيس مي‏شد و بعد از اينكه يك‏دوره راهنمايي مي‏ديدند و براي زندگي مشترك خانوادگي آماده مي‏شدند وبرگ صلاحيت ‏برايشان صادر مي‏شد اقدام به ازدواج مي‏كردند.(به اميد آنروز انشاء الله) . 
نگارنده چون بدين نياز اجتماعي توجه داشته و ضرورت آن را احساس نموده كتاب حاضر رانگاشته است در اين كتاب مشكلات‏ زناشويي مورد بررسي قرار گرفته و با استفاده از قرآن شريف و احاديث‏ پيغمبر و ائمه عليهم السلام و گاهي با استفاده از آمار عمومي وتجربه ‏هاي‏ شخصي، تذكراتي داده شده و راهنماييهاي لازم بعمل آمده است. 
نگارنده مدعي نيست كه با خواندن اين كتاب تمام مشكلات‏ خانوادگي حل و فصل خواهدشد. زيرا عوامل ديگري نيز بدون شك ‏دخالت دارند ليكن اميدوار است كه خواندن اين كتاب و بكار بستن آن،در حل بسياري از مشكلات به خانواده‏ ها كمك كند از دانشمندان و خيرخواهان ملت انتظار مي‏رود كه ضرورت اين موضوع را دريابند و بااقدامات جدي و مؤثرخانواده‏ها را از پريشاني و بدبختي نجات دهند (به ‏اميد آن روز) . در اين كتاب وظائف هر يكاز زن و مرد بطور جداگانه موردبررسي قرار گرفته و كتاب به دو بخش تقسيم شده است:بخش اول،وظيفه ‏زن نسبت‏به شوهرش بخش دوم، وظيفه مرد نسبت ‏به همسرش ليكن لازم ‏است كه زن و شوهر هر دو بخش را بخوانند تا به وظائف مشترك آشناشوند و بينايي بهتري پيدا كنند وقتي يكي از دو بخش كتاب را مي‏خوانيد ممكن است‏خيال كنيد كه از يك طرف جانبداري شده و وظيفه ديگري‏ مورد غفلت واقع شده است، ليكن چنين نيست، وقتي بخش ديگر رابخوانيد تصديق خواهيد كرد كه تعصبي در كار نبوده و بيطرفانه قضاوت‏ شدهاست.

 

خدایا دلم به سان قبله نماست...وقتی عقربه اش به سمت "تو"می ایستد آرام می شود

"ان الله مع الصابرین ...همانا خداوند با صابرین است"

تشکرات از این پست
khodaeem1
دسترسی سریع به انجمن ها