بنای موزهی تاریخ چای اسکلتی از بتون و سنگ تیشه در زیربنایی به مساحت ۵۱۲ متر مربع در انتهای خیابان کاشف شرقی لاهیجان و در دوطبقه در کنار برج-آرامگاه بنا شده است. لاهیجان مهمترین مرکز کشت و تولید چای ایران است و کلمه چای در ایران با نام این شهرهمراه است.
قدمت استفاده ازچای و کشت و تولید آن در جهان حدود۵،۰۰۰ سال است، اما ایرانیان چای را نخست به عنوان یک مادهای دارویی میشناختند و تا حدود قرن ۱۱ و ۱۲ (صفوی تا قاجار) نام آن را در کتابهای پزشکی و داروشناسی فهرست کرده بودند. البته هنوز هم چای به عنوان یک ماده دارویی مورد استفاده قرار میگیرد. انتقال چای ابتدا از جاده ابریشم توسط چینیها انجام میشد و به تدریج کشت و تولید آن در هندوستان رونق یافت و از راههای بازرگانی جنوب به ایران نیز وارد میشد. قبل از ورود چای به ایران، بیشتر قهوه استفاده میشد و به همین دلیل هنوز هم به مکانی که چای سرو میشود، قهوه خانه می گویند. در آن زمان چای بیشتر جنبه پزشکی و دارویی داشته است.
برای اینکه کشت و مصرف چای در همهی طبقات عمومی شود، سختیها و محدودیتهای زیادی کشیده شد. حاج محمد حسین اصفهانی قبل از کاشف السلطنه در زمان ناصرالدین شاه، تلاشهای بسیاری برای پرورش چای در ایران کرد، البته نتیجه مطلوبی نگرفت تا سرانجام حاج محمد میرزا قوانلو، ملقب به کاشف السلطنه، به تشویق مظفرالدین شاه به این امر پرداخت.
کاشف السلطنه در سال ۱۲۴۴ هجری شمسی در تربت حیدریه به دنیا آمد. وی در ۱۶ سالگی به استخدام وزارت امور خارجه درآمد و با سمت دبیر دومی عازم پاریس شد و در رشته حقوق دانشگاه سوربن فرانسه به تحصیل پرداخت. او در سال۱۲۷۲ هجری شمسی به عنوان ژنرال کنسول ایران به هند رفته آنجا علاوه بر وظایف محوله به یادگیری فن چایکاری و تهیه چای پرداخت. کاشف السلطنه طی دو سال شیوه کشت چای را با جدیت تمام فرا گرفت و با استفاده از موقعیت سیاسی خود توانست در مراحل مختلف ۳۰۰۰ اصله نهال چای به ایران وارد کند. او بر این باور بود که نباید پول مملک برای خرید چای، قند و نفت از ایران خارج شود. در آن سالها ده کرور تومان (پنج میلیون تومان) برای واردات چای هزینه میشد. ریاست سازمان چای در زمان رضاشاه به او واگذار شده بود و با توجه به وصیت ایشان بعد از مرگ در تپههای کشت چای شهر لاهیجان دفن شد.
او که قبلا موقعیت و حاصلخیزی زمینهای گیلان را بررسی کرده بود، لاهیجان و تنکابن را مناسب کشت این محصول دیده و به همین سبب بذرها و نهالهای چای را به این دو شهر منتقل کرد و نخستین باغهای چای در سال ۱۲۷۹ شمسی احداث شد. امروزه کشت چای از تنکابن تا رضوانشهر تالش گسترش یافته است. چند سال بعد اولین کارخانه چای کشور به پیشنهاد کاشف السلطنه در مجلس تصویب شد. او کتابی به عنوان رساله دستورالعمل زراعت چای به چاپ رساند و به صورت عملی مراحل کشت و تولید چای، نحوه چیدن چای، انتخاب و درجه بندی، مالش، خشک کردن و چشش چای را به کارگران آموخت. سرانجام سال ۱۳۰۸ شمسی هنگام بازگشت از چین و ژاپن در حالی که تجربیات تازه ای به دست آورده بود، در راه بوشهر در یک حادثه کشته شد. به پاس رنجها و تلاشهای او، کاشف السلطنه را پدر چای ایران لقب دادهاند. برای قدرشناسی از او، جنازهاش به لاهیجان حمل شد و در آرامگاهی که خود زمین آن را خریداری کرده بود در میان مزارع چای طبق وصیتش به خاک سپرده شد. این مقره در حال حاضر یکی از دیدنیهای شهر است که در کنار موزه تاریخ چای قرار دارد. این موزه در سال ۱۳۷۵ به همت سازمان میراث فرهنگی با شماره ۱۷۶۹ ثبت و تبدیل به موزه شد.
آرامگاه کاشف السلطنه در میان بوتههای چای، بدون سقف و پوشش، با سنگ مرمری سیاه به ابعاد ۷۸ در ۱۷۲ سانتی متر قرار داشت؛ مکانی که خود کاشف السلطنه وصیت کرده بود تا جسدش را در آنجا دفن کنند.
آرامگاه کاشف السلطنه توسط گروه پیمانکار ابتهاج تکمیل شد. به دلیل اینکه هوشنگ سیحون یکی از معماران این گروه بود و آرامگاههای دیگر توسط ایشان ساخته شده بود، برخی بر این باورند که این عمارت هم توسط ایشان طراحی شده است.
آرامگاه رضا پهلوی در سال ۱۳۲۹ تکمیل شد و آرامگاه کاشف السلطنه در سال ۱۳۳۵، اما وقتی پلان و عکسهای این دو برج-آرامگاه را با خود مرور میکردم، شباهت های بسیاری دیدم؛ چهارگوش بودن بنا، تعداد ستونها (۶ عدد در هر دو عمارت)، گنبد بالای هر دو آرامگاه، شباهت فراوان درب ورودی شرقی آرامگاه کاشف با آرامگاه رضا شاه که البته بعدها، تغییراتی در آن داده شد و درب ورودی آرامگاه کاشف از شرق شد، تا شبهات آن زیاد نمایان نباشد!