0

لطيفه

 
hasan6468
hasan6468
کاربر برنزی
تاریخ عضویت : بهمن 1387 
تعداد پست ها : 212
محل سکونت : قم

پاسخ به:لطيفه
دوشنبه 17 فروردین 1388  12:55 AM

یوسف دوان دوان به دفتر مدرسه وارد شد و گفت آقای ناظم کمک کنید الان نزدیک به نیم ساعت است که پرویز با بردارم دعوا می کند و داره اون رو میزنه .
ناظم در حال خروج از پرویز پرسید:چرا زودتر نیامدی بگویی؟
پرویز سری خاراند و گفت:اخه تا الان داداشم داشت اونو میزد.
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها