فریبی که منکران حجت خدا خورده اند!
چهارشنبه 30 دی 1394 2:05 PM
امام حسن عسکری علیه السلام، یازدهمین برگزیده خدا از نسل پیامبر صلی الله علیه و آله است که در شرایط ویژۀ اجتماعی- سیاسی زندگی کرده اند و همین امر باعث شده است که رفتارهای عجیبی نیز از خود بروز دهند. آگاهی از این امور برای دوستداران پیرو ایشان راهگشای خوبی در تحلیل وقایع جهان از آن دوران تا دوران معاصر ماست که در اینجا می خواهیم قدری در این باره صحبت کنیم.
امام عسکری علیه السلام، حجت خدا و یازدهمین امام معصوم در سنین کودکی به همراه پدر خود امام هادی علیه السلام به سامراء آمد. گفته اند که بدگوییها علیه حضرت هادی علیه السلام باعث شد که حاکم وقت آن حضرت را مجبور به ترک وطن آباء و اجدادی خویش در مدینه و زندگی در محیطی تحت کنترل و سپاه محورانه در پایتخت تازه تأسیس سامراء نماید.
دانستن همین وقایع به ما می فهماند که شرایط آن حضرت بسیار ویژه بوده که می طلبیده حضرت نیز در رفتار و گفتار خویش رویکرد ویژه ای به عمل آورند. از جمله آنکه ارتباط حضرت هادی و عسکری علیهما السلام با شیعیان محدودتر از سابق گشته بود و بسیاری از امور شیعیان توسط نایبان و وکیلان آن حضرت انجام می گرفت. آنگاه که دشمنان اهل بیت علیهم السلام دست به روشهای نامعمول مثل کشتن ائمه علیهم السلام در سنین جوانی می زنند، دست قدرت خدا از جای دیگر آشکار می شود و خدا کارها را به شکلی سامان می دهد که کسی تصورش را نمی کند.
حضرت عسکری علیه السلام با زندگی خود به ما آموختند که گاه افراد باسواد و دقیق نیز دچار اشتباه می شوند چرا که در تحلیل وقایع به سراغ منابع رسمی می روند
می دانیم که خداوند اراده خویش را محقق خواهد ساخت. اراده خدا بر آن تعلق گرفت که دوازدهمین فرزند از نسل پیامبر صلی الله علیه و آله، مهدی امت علیه السلام باشد و فرزند حضرت عسکری علیه السلام به دنیا بیاید و زنده بماند؛ در حالی که همه شرایط علیه این واقعه بود.
پدر آن حضرت در محیط بسته نظامی تحت نظر بود و شرایط زندگی ایشان عادی نبود. داستان ازدواج اسرارآمیز امام عسکری علیه السلام با شاهزاده روم و مخفی ماندن باردار بودن مادر حضرت مهدی علیه السلام نیز از اموری است که نشان دهنده قدرت خدا در هنگام حیله ورزی مخالفان است.
حتماً شنیده اید برخی برای هر امری نیاز به شاهد و مدرک دارند و اگر دلیل معتبری پیدا نکنند می گویند "فلان مطلب قابل اثبات نیست" یا "دلیلی تاریخی بر آن وجود ندارد". امام حسن عسکری علیه السلام به ما آموختند که در تحلیل حوادث هوشیارانه تر عمل کنیم. به ریشه تاریخ بیندیشیم و اینکه اساساً تاریخ را چه کسانی می نویسند و چگونه می توان آن را تحریف نمود.
زندگی امام عسکری علیه السلام به ما می آموزد که گاه خورشید پرفروغی مثل حضرت مهدی علیه السلام به دنیا می آید؛ اما برای رعایت مسائل امنیتی نمی توان تولد و امامت آن حضرت را به طور علنی به مردم معرفی کرد. بنابراین فقط خواص از آن مطلع می شوند و آنها هم برای رعایت جان خود و جان امام علیه السلام از بیان علنی این مطلب خودداری می کنند.(1)
حضرت عسکری علیه السلام با زندگی خود به ما آموختند که گاه افراد باسواد و دقیق نیز دچار اشتباه می شوند چرا که در تحلیل وقایع به سراغ منابع رسمی می روند.
به رغم غبارآلود بودن فضا، شیعیان امام عسکری علیه السلام در شناخت حقیقت دچار حیرت نمی شدند. مثلاً گروهی از شیعیان که از قم به اشتیاق زیارت حضرت عسکری علیه السلام آمده بودند، وقتی متوجه مرگ آن حضرت شدند بدون هیچگونه تردیدی به دنبال یافتن جانشین آن حضرت افتادند. در این راه نیز یک روش درست نه یک راه رسمی و حکومتی در پیش گرفتند: از هر کس که ادعای جانشینی می کرد از جمله جعفر، برادر امام عسکری علیه السلام سوالاتی می پرسیدند که فقط امام معصوم توانانی جوابگویی آن را داشت و از واسپاری هدایا و امانات امامت به مدعیانی که قادر به پاسخگویی نبودند خودداری کردند؛ تا اینکه سرانجام موفق به دیدار با نماینده امام عصر علیه السلام شدند و به امامت ایشان یقین کردند.(2) داستان نشانه هایی که امام عسکری علیه السلام برای شناسایی امام زمان علیه السلام بعد از مرگ خویش برای "ابوالادیان" بیان کردند نیز خواندنی است. (3)
اگر وجدان خود را بیدار نگه داریم، هر قدر که دروغها و تکذیبها و شایعات و فیلمها و گمراهی ها و تحیرها گسترده شود، حقیقت خود را به ما نشان خواهد داد اما اگر خودمان کوتاه بیاییم و ندای قلبمان را نادیده بگیریم و خود را تسلیم گفته های مردم و رسانه ها و عرف مردم کنیم، دچار خسارت بزرگی خواهیم شد که عبارتست از فریب
هر قدر که شواهد و مدارک و دسیسه علیه حقیقت درست شده باشد، باز هم برای جویندگان حق راه باز است. مثلا آن گروه شیعیان قمی در نهایت حقیقت را یافتند. اگر صبوری نمی کردند یا به ظواهر و شواهد و مدارک معمولی بسنده می کردند یا باید می گفتند که "معلوم نشد جانشین امام عسکری علیه السلام کیست" یا "جانشینی برای آن حضرت وجود ندارد".
اما آنان صبوری کردند زیرا یقین داشتند که زمین بدون حجت خدا باقی نخواهد ماند بنابراین اگر حجتی از خدا از دنیا برود حتماّ جانشینی خواهد داشت که با نشانه های درست قابل شناسایی است و باید قدری صبر و حوصله به خرج داد.
اگر وجدان خود را بیدار نگه داریم، هر قدر که دروغها و تکذیبها و شایعات و فیلمها و گمراهی ها و تحیرها گسترده شود، حقیقت خود را به ما نشان خواهد داد اما اگر خودمان کوتاه بیاییم و ندای قلبمان را نادیده بگیریم و خود را تسلیم گفته های مردم و رسانه ها و عرف مردم کنیم، دچار خسارت بزرگی خواهیم شد که عبارتست از فریب.
حاکمان و دسیسه گران در این دو حریم راه ندارند: "حقایق اصلی دین" مثل اینکه باید در هر زمان امامی وجود داشته باشد؛ و دیگر، "قلب بیدار و وجدان آگاهِ" هر مومن که او را از گرفتاری در تبلیغات و جو زمانه در امان می دارد.
منکران امام زمان علیه السلام می گویند تاریخ درباره تولد فرزند امام عسکری علیه السلام دلیلی محکمی ندارد! اینان گول تاریخ و تاریخ نویسان دولتی را خورده اند و می گویند هیچگاه فرزندی از امام عسکری علیه السلام دیده نشده است! چون خود را محدود به مدارک رسمی حاکمان ظالم آن عصر کرده اند.
ممکن است ما هم به این دست فریبها مبتلا شویم. مثلاً اگر خود را با غفلت به تاریخ بسپاریم باید بگوییم که امام عسکری علیه السلام از محترمین دربار بوده که از چند روز قبل از مرگ، خادم مخصوص حاکم و طبیب او و نیز علمای مشهور شهر گرداگرد ایشان فراخوانده شده اند؛ حال آنکه همه این کارها ظاهرسازی برای تبرئه کردن حاکم از مسمومیت امام عسکری علیه السلام بوده است.
ما هم اگر غافلانه خود را در اختیار تاریخ قرار دهیم باید بگوییم اگر هم حضرت مهدی علیه السلام به دنیا آمده، لابد تا به حال از دنیا رفته است. فراموشمان می شود که خدا در شرایط ویژه، کارها را به شکل غیرعادی نیز انجام می دهد و طولانی شدن عمر امام زمان علیه السلام یکی از این امور است که در تاریخ بشر و انبیاء نیز سابقه دارد.(4) و فراموشمان می شود که دین می گوید که باید همواره حجتی از خدا - خواه علنی و خواه در خفا - وجود داشته باشد. فراموشمان می شود که پیامبر صلی الله علیه و آله فرموده اند که "هر کس بمیرد و امام زمانه اش را نشناسد به جاهلیت مرده است". بنابراین در زمان ما هم امام زمانه ای وجود دارد که باید او را بشناسیم.
پی نوشت:
1- کسانی بوده اند که امام عصر علیه السلام را در دوران حضرت عسکری علیه السلام زیارت کرده اند و امام عسکری علیه السلام از امامت ایشان بعد از خود خبر داده است. شش نمونه این زیارتها را می توانید در کتاب کافی بخوانید (اصول کافی، کتاب حجت، باب اشاره و نص بر صاحب الدار (امام زمان علیه السلام) و نام برخی از کسانی که حضرت مهدی علیه السلام را دیده اند در باب بعدی همان کتاب نوشته شده است، باب فی تسمیة من رآه علیه السلام).
2- در کتاب کمال الدین شیخ صدوق شرح این واقعه آمده است. (کمال الدین، ج2، ص476)
3- کمال الدین، ج2 ص475
4- تولد مخفیانه حضرت موسی علیه السلام، عمر طولانی نوح علیه السلام و غایب شدن حضرت موسی علیه السلام از قومش نمونه هایی از سنتهای الهی درباره امام زمان علیه السلام است که در دورانهای گذشته نیز سابقه داشته است.
از همه دل بریده ام،دلم اسیر یک نگاست،تمام آرزوی من زیارت امام رضـــــــــاست