پاسخ به:مبحث 113 طرح صالحین: «مدل زندگی اسلامی و غربی» + امتیاز ویژه
دوشنبه 14 دی 1394 1:05 PM
مدل زندگی غربی چگونه است؟
غربیها نه با خودشان و نه با دیگران تعارف ندارند. یا حرف نمی زنند یا حرفشان را می زنند.
وقتی ازشان می پرسی حالت چطوره؟ اگر مریض باشند نمی گویند خوبم بمرحمت شما!
وقتی زن و مردشان از هم خوششان می آید و می خواهند با هم زندگی کنند می روند با هم زندگی می کنند، فیلم هندی بازی نمی کنند.
وقتی هم به هر دلیلی تصمیم گرفتند دیگر با هم زندگی نکنند بخوبی و خوشی از هم جدا می شوند، جنگ احزاب راه نمی اندازند!
حتی بعد از طلاق هم مثل آدم با هم معاشرت می کنند، سایه ی هم را با تیر نمی زنند!
سر سفره هر کی هر چه بخواهد خودش می خورد، نه خجالت می کشد نه کسی بزور توی بشقاب کسی غذا می ریزد!
مردم در غرب دروغ را خیلی بد می دانند و خیلی کمتر از ما بهم دروغ می گویند، اگر هم گفتند وقتی گندش درآمد خجالت می کشند نه که سرشان را بالا بگیرند و با قیافه ی حق بجانب ده تا دروغ دیگر سر هم کنند!
در غرب عده ای اهل مناسک دینی هستند و عده ای نیستند. هیچکدام از این دو دسته هم بابت چیزی که هستند منتی سر دسته ی دیگر نمی گذارند.
غربیها صادقانه می گویند که دینداری صرفا انجام اعمالی است که برای دلخوشی خود فرد دیندار است، نه که ادعا کنند دین روش زندگی است و بعدش هم دیندار باشند هم هرجور دلشان خواست زندگی کنند!
در غرب درست و غلط را خودشان تعیین می کنند، نه خدا؛ چون فکر می کنند عقلشان خیلی بیشتر از خدای ساختگی می رسد!
در غرب درست و غلط هر روز ممکن است عوض شود چون فتیله اش دست آدمهاست. یک روز داعش خوب است چون با سوریها می جنگد، فردایش بد است چون فرانسویها را تهدید می کند!
در غرب خباثت آدمها بیشتر از اینجاست ولی جرم و تخلف کمتر یا سختتر اتفاق می افتد چون قانون محکم است و آدمهای خبیث از مجازات قانونی می ترسند!
در غرب اگر پدر یا مادری به فرزندش ظلم کند، آن پدر یا مادر را مقصر می دانند نه فرزند را.
در غرب می توانید یک میلیون آفریقایی یا آسیایی را به بدترین شکلی بکشید و آدم شریفی بحساب بیایید!
در غرب هم مثل اینجا ممکن است کسی دکترای مکانیک از یک دانشگاه خوب داشته باشد و در صنایع هسته ای کار کرده باشد و روزی از بیکاری مجبور شود برود در دهات پدری اش هندوانه و خربزه بکارد؛ ولی در این حالت به ایدئولوژی حاکم بر جامعه فحاشی نمی کند بلکه نهایتش به وزیر و رئیس جمهور انتقاد می کند و می گوید سیاستهای آنها باعث بحران بیکاری شده است.
در غرب خدا نمرده است، خدا را کشته اند؛ چون خدایشان قلابی است!
در غرب تکنولوژی را می سازند تا از آن استفاده کنند؛ وارد نمی کنند تا با آن سرگرم شوند!
در غرب ارزش کار مغز بیشتر از کار عضلات است.
در غرب آموزش مهمتر از رفاه است، مهارت و سواد معلّمها مهمتر از دستمزدشان است، آموزش در دبستان را حساستر از آموزش در دبیرستان می دانند و روش ورود به دورهء دکتری با روش ورود به پیش دبستانی و دانشگاه فرق می کند.
فعلاً همین تا بعد...!
__________________________________________________
__________________________________________________