0

مبحث 111 طرح صالحین: «جوانان و ازدواج»

 
arezooo
arezooo
کاربر طلایی3
تاریخ عضویت : آبان 1392 
تعداد پست ها : 2286
محل سکونت : خراسان رضوی

پاسخ به:مبحث 111 طرح صالحین: «جوانان و ازدواج»
جمعه 4 دی 1394  4:19 PM

اهميت ازدواج در دين اسلام چيست و آيا ازدواج در اسلام واجب است يا اينكه شخص مي تواند تا پايان عمر خود مجرد بماند؟
مطمئنا شما خوب مى‏دانيد كه ازدواج بزرگ‏ترين و مهم‏ترين حادثه زندگى انسان است و دختران و پسران ميوه‏هاى باغ زندگى انسان‏هايند و دست آفرينش نوعى جاذبه و كشش درونى در آن‏ها به وديعت نهاده است . 0 اضطراب و ناآرامى آنان در اين سنين از طريق ازدواج به سكونت و آرامش تبديل مى‏گردد و قرآن كه راز آفريدن همسر را (لتسكنوا اليها) مى‏داند، بدين نكته اشاره دارد . البته ازدواج و زندگى مشترك وقتى ثمر بخش، سودمند و ماندگار است كه روحيه‏ها و طرز تفكر دو طرف، همسو و نزديك باشد . در غير اين صورت، ريسمان وحدت و يگانگى به ضعف و سستى مى‏گرايد و سرانجام گسسته مى‏شود. در زندگى خود شاهد پديده‏هاى تلخ و درد آورى هستيم كه دختران و پسران و خانواده‏هاشان را مى‏آزارد و كاخ زندگى مشترك زوجين را فرو مى‏پاشد . بى‏ترديد محاسبات غلط، احساسات زودگذر، خيالات و توهمات بى‏اساس عامل اصلى تحقق اين پديده‏ها به شمار مى‏آيد . بنابراين، اگر در گزينش همسر اصول صحيح رعايت‏شود، بخش عظيمى از ناگوارى‏ها و نابسامانى‏ها و مشكلات از ميان مى‏رود و زندگى جوانان پربارتر و زيباتر مى‏شود .
با توجه به نقش بسيار سازنده ازدواج در زندگى فردى و اجتماعى، در دين مبين اسلام سفارش فراوانى در مورد ازدواج شده كه همگى بر اهميت و آثار ارزنده آن دلالت دارد و ناگفته پيداست كه تعابيرى مثل: النكاح سنتى فمن رغبتى عن سنتى فليس منىازدواج سنت و آيين من است و هر كه به سنت من پشت كند از من نيست به طور كلى در جهت تشويق و ترغيب به اين امر الهى و سنت نبوى(ص) است و هدف از آن ايجاد انگيزه و يادآورى اهميت و ارزش آن است و با اين گونه روايات درصدد گوشزد كردن آثار و خيرات عميق آن مى‏باشند؛ چنانچه در مورد محاسبه نفس نيز داريم كه: كسى كه نفس خود را محاسبه نكند و پرونده اعمالش را بررسى ننمايد از ما اهل بيت نمى‏باشد و واضح است كه اين حديث به اين معنا نيست كه چنين فردى شيعه و دوستدار ما خانواده نمى‏باشد. بلكه هدف توجه دادن به اهميت محاسبه نفس مى‏باشد. با توجه به اين نكته معلوم مى‏شود در اين روايات خطاب به كسانى است كه با وجود داشتن امكانات و زمينه ازدواج به اين سنت پيامبر(ص) اهميتى نمى‏دهند و با اين كار عملاً به سنت و شيوه و روش پيامبر(ص) بى‏اعتنايى كرده و آن را كوچك و كم‏اهميت مى‏شمرند و اين زمينه‏ساز تخلف و سرپيچى و پشت كردن به ديگر سنت‏هاى پيامبر و اولياى الهى(ع) و انحراف از دين مبين مى‏باشد. مسلماً خطاب اين گونه احاديث با افرادى نيست كه به خاطر عدم آمادگى و يا وجود موانعى بر سر راهشان هنوز براى ازدواج آمادگى ندارند. بلكه بيشتر متوجه كسانى است كه به خاطر ترس از فقر و ندارى و يا عدم توكل بر قدرت خداوند و يا ترس از مسؤوليت‏پذيرى زير بار ازدواج نمى‏روند.
ازدواج داراى فوايد بسياري است از جمله: 1. بقاى نسل، 2. آرامش و تعادل روحى و جسمى، 3. سلامت اخلاقى و اجتماعى جامعه، 4. تامين نياز طبيعي و غريزي انسان, 5. ارضاى حس محبت كردن و مورد محبت قرار گرفتن و... .روم (30)، آيه 21؛ تفسير الميزان، ج 15، المؤمنون، ذيل آيه 6.
البته ممكن است بعضى از اين فايده‏ها براى برخى مهم‏تر باشد؛ گاهى شخصى به جهت ارضاى غريزه جنسى خود، ازدواج مى‏كند و آن را از نظر اهميت در رتبه اول قرار مى‏دهد و گاهى به دست آوردن شريك و ياورى دلسوز در زندگى براى او اهميت دارد و... بايد دانست كه بعضى از اين فوايد در ازدواج موقّت نيز تحقق مى‏يابد.
اسلام درباره ازدواج و انتخاب همسر آن قدر قانون و مطلب و تاكيد دارد كه انسان در شگفتى فرو مى‏رود . استاد محمد تقى جعفرى مى‏فرمود: «برتراند راسل، فيلسوف مشهور اروپايى، به من نوشت: چرا اسلام اين قدر به ازدواج بها داده و براى آن قانون وضع كرده است؟ در جواب نوشتم: مساله انسان است . با ازدواج مى‏خواهد انسان به وجود آيد»
يكي از مهم ترين دام هاي شيطان كه به وسيله آن بيشتر افراداز صراط مستقيم الهي و دين حق منحرف مي شوند و به گرداب معصيت وگناه مي افتند، مساله غريزه جنسي است . وقتي انسان مورد حلالي براي ارضاي اين غريزه و خاموش كردن اين آتش سوزان داشته باشد، ديگر فكرخيانت به نواميس ديگران و آلوده شدن به گناهان ديگر ( از قبيل لواط واستمنا ) از سرش بيرون مي رود .همچنين مرتكب گناهان ديگري كه مقدمه براي بعضي از كارها است ( مثل دروغ ، حيله و مكر، خودكشي ، قتل و .... ) نمي شود و اين مساله به تجربه ثابت شده است . آري ( ( اگر كسي ازدواج كنددر واقع نصف دينش را حفظ كرده ، پس بايد راجع به نصف ديگرش تقواپيشه كند ) ) ؛ چون نصف ديگر گناهان هم منشا ديگري دارد (مثل ربا خواري ،رشوه ، ظلم و تعدي ، حب رياست كه منشا آنها حب و علاقه به دنيا است).

عمر گران میگذرد خواهی نخواهی   ـ   سَعی بر آن کن نرود رو به تباهی

تشکرات از این پست
salma57 omiddeymi1368
دسترسی سریع به انجمن ها