اهل بیت، ستارگان آسمان امامت
شنبه 28 شهریور 1394 1:42 PM
«أَلَا إِنَّ مَثَلَ آلِ مُحَمَّدٍ ص كَمَثَلِ نُجُومِ السَّمَاءِ إِذَا خَوَى نَجْمٌ طَلَعَ نَجْمٌ فَكَأَنَّكُمْ قَدْ تَكَامَلَتْ مِنَ اللَّهِ فِیكُمُ الصَّنَائِعُ وَ أَرَاكُمْ مَا كُنْتُمْ تَأْمُلُونَ».1
امیر متقیان علی علیه السلام در ابتدای این فراز از کلام نورانی خود با تشبیهی بسیار زیبا و حکیمانه به بیان موقعیت و جایگاه رفیع اهل بیت «علیهم السلام» پرداخته و در عبارتی بسیار عمیق و پر معنا در این باره می فرمایند: «آگاه باشید مثل آل محمد «صلی الله علیه وآله وسلم» چونان ستارگان آسمان است».
چنانچه ملاحظه فرمودید: امیر بیان علی «علیه السلام» اهل بیت را به ستارگان آسمان تشبیه نموده است. با اندکی دقّت و تأمل پیرامون این سخن گهربار خواهیم یافت که این تشبیه از آن جهت است که اهل بیت و ستارگان در امر هدایت و راهنمایی با هم شباهت و اشتراک دارند، زیرا در گذشته پیش از اینکه قطب نما اختراع شود و کشتی ها بتوانند به وسیله آن، طبق نقشه راه، مسیر خود را به سوی مقصد باز یابند سفر دریایی بدون استفاده از ستاره ها امکان پذیر نبود به همین جهت شب هایی که آسمان ابری بود نمی توانستند به راه خود ادامه دهند، چرا که در صورت ادامه مسیر خطر مرگ آنها را تهدید می کرد و لذا ناخدا کشتی را متوقف می کرد.
حال با توجه به آن چه بیان شد وجه شباهت اهل بیت به ستارگان روشن و مشخص می شود، چرا که این امر در مورد اهل بیت مسلم است که، نجات مردم از هلاکت اخروی و دست یافتن آنها به خوشبختی ابدی تنها در سایه ی هدایت و راهنمایی سعادت آفرین اهل بیت میسور و امکان پذیر خواهد بود، و لذا مطابق فرمایش علی علیه السلام می توان گفت: که اهل بیت در آسمان ولایت و امامت همچون ستارگان پر فروغی هستند که با آموزه های حکیمانه ی خود مسیر سعادت و خوشبختی را به خوبی به ما انسان ها نشان داده اند، تا در سایه ی عمل به آنها پایانی درخشان را برای خود به ارمغان آوریم.
بر اساس همین مطلب است که در روایات بر اطاعت و فرمان پذیری از اهل بیت «علیهم السلام» تأکید فراوان شده است.
در روایتی ابى صامت حلوانى از قول امام باقر (علیه السلام) نقل می کند که ایشان فرمود: «امیر المۆمنین (علیه السلام) این فضیلت را دارد؛ كه هر چه را آورده باید عمل كرد و از هر چه غدقن كرده پرهیز نمود، پس از رسول خدا (صلی الله علیه و آله) همان حق طاعتى را دارد كه رسول خدا (صلی الله علیه و آله) داشت، و [لذا همان طور که] پیامبر (صلی الله علیه وآله) بر همه برترى دارد، امیر المۆمنین نیز بر همه برتری دارد، هر كه از او پیش افتد همانند كسى است كه از رسول خدا (صلی الله علیه وآله) پیش افتد، هر كه خود را از او برتر داند چون كسى است كه بر رسول خدا برترى جوید، هر كه در خُرد یا درشت با او مخالفت کند در حد شرك به خدا است، زیرا رسول خدا (صلی الله علیه و آله) همان باب ورود بر خدا است كه جز از او نمی توان به خدا روی آورد، و همان راهى است كه هر كه آن را پیمود به خدا عز و جل رسید، امیر المۆمنین (علیه السلام) هم پس از وى چنین بود، و این حكم درباره همه ائمه یكى پس از دیگرى جارى است، خدای عز و جل آنها را ستون هاى زمین ساخته، تا مبادا به اهل خود بلرزد، آنها دیركهاى اسلام و راهدار راه اویند، كسى به حق نرسد جز به راهنمائى آنها، و كسى از راه گمراه نشود و بیراهه نیفتد، جز بواسطه کوتاهی در حق آنها، امین خدایند بر هر چه از علم خود نازل كرده و در آنچه عذر دانسته و در آنچه بیم داده است. از سوی خدا حجّت رسا هستند بر هر كس که در زمین است، درباره آخر آنها همان حكم جارى است كه درباره اول آنها جارى بود، كسى بدان مقام نرسد مگر به یارى خدا...»2.
اگر ستاره ای غروب کند ستاره ی دیگر طلوع می کند!
در ادامه امیرالمۆمنین ( علیه السلام) به تداوم داشتن امر امامت و استمرار آن اشاره نموده و در قالب مثال می فرماید: « إِذَا خَوَى نَجْمٌ طَلَعَ نَجْمٌ فَكَأَنَّكُمْ قَدْ تَكَامَلَتْ مِنَ اللَّهِ فِیكُمُ الصَّنَائِعُ وَ أَرَاكُمْ مَا كُنْتُمْ تَأْمُلُونَ»: اگر ستاره ای غروب کند ستاره ی دیگری به جای آن طلوع خواهد کرد. گویا مىبینم در پرتو خاندان پیامبر صلّى اللّه علیه و آله و سلّم نعمت هاى خدا بر شما تمام شده و شما به آنچه آرزو دارید رسیده اید.
این فرمایش از مولای متقیان بیانگر آن است که در آسمان ولایت و امامت هرگاه امامی چشم از جهان فرو بست، و ستاره ی وجودش به حسب ظاهر در این دنیا غروب کرد، امام دیگر جای او را گرفته، و با نور پر فروغش، عالم هستی را روشن و منور خواهد ساخت و از این طریق ما انسانها از نعمت بی نظیر امامت بهرمند شده و به واسطه ی عمل به دستورات نورانی امامان عزیزمان به آرزوی قلبی خود که سعادت ابدی باشد دست خواهیم یافت.
در روایتی شاگرد برجسته ی امام صادق علیه السلام ابو بصیر می گوید: از امام صادق (علیه السلام) پرسیدم معنای این آیه که می فرماید:« ِ إِنَّما أَنْتَ مُنْذِرٌ وَ لِكُلِّ قَوْمٍ هاد».چیست؟!
حضرت در پاسخ فرمود: منذر پیامبر اکرم (صلی الله علیه وآله) است و هادی علی (علیه السلام) است.
آنگاه حضرت به ابوبصیر فرمود: آیا امروز هم از میان ما خانواده و راهنما وجود دارد؟!
ابوبصیر می گوید: عرض کردم آری یابن رسول الله. همواره هادیانی یکی پس از دیگری از میان شما خانواده وجود داشته، تا اینکه این امر به شما منتهی شده است [و اکنون شما هادی این امت هستید].
حضرت وقتی این پاسخ را شنید برای تأیید آن فرمود: خدا تو را رحمت کند، اگر این آیه فقط در مورد یك شخص باشد و آن شخص بمیرد در نتیجه دستورى كه در آیه داده شده و نیز خود احكام قرآن از بین رفته است.
اما چنین نیست، بلكه پیوسته در هر زمان امامى است زنده و معنى این آیه همان طور كه براى مردم گذشته وجود داشته براى آیندگان نیز خواهد بود.3
فرمایش نورانی امام صادق علیه السلام بیانگر این مطلب است که امر امامت پیوسته تا قیامت ادامه داشته و هیچ گاه زمین از حجت خدا خالی نمی ماند.
مطابق روایات معتبر، ضرورت و لزوم وجود امام در هر عصر و زمانی، به اندازه ای است که تداوم موجودات عالم هستی به وجود او بستگی دارد و در صورت نبود وی حیات آنها به مخاطره خواهد افتاد. ما در ادامه به عنوان نمونه به ذکر تعدادی از این روایات اشاره می کنیم.
در روایتی سالار شهیدان حسین بن علی ( علیه السلام) این حقیقت انکار ناپذیر را به زیبایی بیان نموده و در این باره می فرماید: «ما پیشواى مسلمانانیم و حجت خدا بر جهانیان و سرور مۆمنین و رهبر سفید چهرگان و مولاى مۆمنین. ما موجب امان و آسایش مردم در روى زمین هستیم، همان طور كه ستارگان موجب امان اهل آسمانند. خداوند بواسطه ما آسمان را نگهداشته كه بر زمین فرو نریزد مگر باذن و اجازه او، و بوسیله ی ما زمین را نگهداشته كه اهلش را تكان ندهد، باران بواسطه ما مى بارد و رحمت بواسطه ما گسترش مى یابد و زمین نعمت هاى خود را خارج می كند. اگر نباشد راهنمائى از ما خانواده زمین اهلش را فرو میبرد.
از زمانى كه خداوند آدم را آفرید زمانى از حجت خالى نبود یا حجتى آشكار و مشهور و یا غائب و مستور و تا روز قیامت از حجت خالى نخواهد بود اگر چنین نبود خدا پرستش نمی گردید.» 4
در روایتی دیگر، زراره می گوید: به امام صادق علیه السّلام عرض كردم: آیا ممكن است امام از دنیا برود با اینكه فرزندى نداشته باشد؟!
حضرت فرمود: نه چنین چیزى امكان ندارد. عرض كردم: ممكن است روى زمین امام وجود نداشته باشد؟! فرمود: نه، مگر خداوند بخواهد بر مردم خشم بگیرد و طومار زندگى آنها را در هم نوردد.5
در روایت دیگر ابراهیم بن محمود گفت: حضرت رضا علیه السّلام فرمود: ما حجت خدا هستیم در روى زمین و خلیفه او در میان بندگان، و امین اسرار خدا، و كلمه تقوى و دستاویز محكم و گواهان خدا و نشانه هاى او در میان مردم. بواسطه ما خداوند آسمانها و زمین را از ریزش نگه میدارد، بواسطه ما باران مى بارد و رحمت خدا پراكنده مى گردد. زمین خالى از رهبرى از ما خانواده نخواهد بود، چه ظاهر و آشكار باشد و یا پنهان. اگر یك روز خالى از حجت باشد اهلش را فرو مى برد مانند دریا.6
بنابراین مطابق روایاتی که بیان شد می توان گفت: اگر خیمه ی حیات دنیا پا برجا مانده و خالق متعال نعمت هایش را در اختیار موجودات هستی قرار داده تنها به برکت انفاس قدسی حضرات معصومین (صلوات الله علیهم اجمعین) است.
در اثر روح بلند و عرشی آن عزیزان است که چرخ نظام در حال گردش بوده وخون حیات در آن جریان دارد .
اگر حضور پر خیر وبرکت معصومین نبود بی درنگ خداوند متعال عنایت خود را از این دنیا برداشته و با کشیدن عمود خیمه ی حیات به زندگی تمام موجودات این عالم پایان می بخشید.
جالب است که بدانید مطابق روایات معتبر، شیعیان و پیروان ائمه معصومین (صلوات الله علیهم اجمعین) همواره مورد توجه ائمه اطهار بوده، بگونه ای که در لحظات حساس و سخت زندگی آنها را تنها نگذاشته و مشتاقانه به یاری و کمک آنها خواهند شتافت. که بی تردید یکی ازسخت ترین آن لحظات، لحظه مرگ و جان کندن است.
در روایتی از امام باقر علیه السلام نقل شده که ایشان فرمود: فقط از شما شیعیان وقتی نفسش به گلویش رسید، ملک الموت بر او فرود آمده و به او می گوید: آنچه را امید داشتی به تو داده شد و آنچه را که از آن می ترسیدی نسبت به آن در امان هستی، و آنگاه دری از بهشت به سوی او باز می شود و به او گفته می شود: به جایگاه خود در بهشت نگاه کن، و بنگر این رسول خدا صلی الله علیه و آله وعلی وحسن و حسین (علیهم السلام) هستند و این است گفته خداوند که می فرماید: «الَّذِینَ آمَنُوا وَ كانُوا یَتَّقُونَ لَهُمُ الْبُشْرى فِی الْحَیاةِ الدُّنْیا وَ فِی الْآخِرَة» :کسانی که ایمان آوردند و تقوای الهی پیشه کردند*- در زندگى دنیا و در آخرت شاد (و مسرور) خواهند بود.7
حارث همدانی از دوستان و پیروان مخلص امام علی (علیه السلام) بود و در جایگاه بلندی در پیشگاه آن حضرت قرار داشت او بیمارشد. حضرت علی (علیه السلام) برای احوال پرسی با او ملاقات فرمودند و پس از گفتگویی به او فرمودند: ای حارث! به تو مژده می دهم که در لحظه مرگ مرا می بینی و می شناسی، و همچنین به هنگام عبور از پل صراط، و در کنار حوض کوثر و هنگام مقاسمه .
حارث عرض کرد مقاسمه چیست؟! حضرت فرمودند :مقاسمه آن است که من دوزخیان را به سوی دوزخ و بهشتیان را به سوی بهشت تقسیم می کنم. می گویم ای آتش! این دوست من است او را رها کن و این دشمن من است او را بگیر .
سپس امام علی (علیه السلام) دست حارث را گرفت و فرمود :ای حارث! همین گونه که دستت را گرفتم پیامبر (صلی الله علیه و آله) دستم را گرفت، در آن هنگام که از حسادت قریش و منافقین به آن حضرت شکایت نمودم، به من فرمود: وقتی که روز قیامت برپا شود من ریسمان و دامن عصمت خدا را بگیرم و تو ای علی! دامن مرا بگیری و شیعیانت دامن تو را بگیرند، سپس سه بار فرمودند :ای حارث!تو با آن کس که دوستش داری هستی و همراه اعمالت می باشی .
حارث برخاست و از شدّت خوشحالی نمی توانست لباس خود را جمع کند و روپوش خود را می کشانید و می گفت :پس از این سخن دیگر هیچ باکی از مرگ ندارم که من بر مرگ وارد شوم یا آنکه مرگ بر من وارد شود.8
بنابراین ما در این دنیا باید تمام سعی و تلاش خود را انجام دهیم، که با مکتب اهل بیت (علیهم السلام) در ارتباط باشیم تا در سایه ی این ارتباط نورانی، خالق هستی درهای رحمت خویش رابه روی ما گشوده شده، و تا آخرین نفس ما را از آثار و برکات بی نظیر اهل بیت (علیهم السلام) را بهره مند سازد.
پی نوشتها:
1- فرازی از خطبه 100نهج البلاغه ،ص186،ترجمه محمّد دشتی
2-کافی، ج 1،ص، 486
3- بحارالأنوار، ج23، ص،5،باب1
4-همان، ص 5
5-همان،ص36
6-همان،ص35
7-همان،ج6،ص177،باب9
8-همان،ص178
از همه دل بریده ام،دلم اسیر یک نگاست،تمام آرزوی من زیارت امام رضـــــــــاست