0

وساطت برای رفع مشکل

 
haj114
haj114
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : آبان 1391 
تعداد پست ها : 3991

وساطت برای رفع مشکل
دوشنبه 2 شهریور 1394  9:36 PM

وساطت برای رفع مشکل
مرحوم شیخ طوسی، کلینی و دیگر بزرگان آورده‏اند: 
در اوایل خلافت معتصم عباسی، شخصی از اهالی سجستان به همراه امام محمد جواد علیه‏السلام و نیز عده‏ای دیگر، راهی مکه‏ی معظمه گردید. 
شخص سجستانی گوید: در بین راه، جهت استراحت در محلی نشسته بودیم و سفره‏ی غذا پهن بود، ما با عده‏ای از افراد مختلف مشغول خوردن غذا گشتیم. 
من به حضرت خطاب کردم و اظهار داشتم: یا ابن رسول الله! فدایت گردم، در شهر ما شخصی از دوستان و محبان شما، از طرف حکومت، مسئول امور مردم می‏باشد. 
مالیات زیادی را بر من مقرر کرده است که بپردازم، در حالی که من توان پرداخت آن را ندارم، چنانچه ممکن باشد نامه‏ای برایش بنویسید تا ملاحظه‏ی حال مرا نماید و تخفیفی دهد؟ 
امام علیه‏السلام فرمود: او را نمی‏شناسم. 
عرض کردم: ای سرورم! او از دوستان و علاقه‏مندان به شما اهل بیت عصمت و طهارت می‏باشد؛ و من مطمئن هستم که نامه‏ی شما سودمند خواهد بود. 
و چون سخن و تقاضای من به اتمام رسید، حضرت قلم و کاغذی را در دست مبارک خود گرفت و این عبارت را نگاشت: 
به نام خداوند بخشاینده‏ی مهربان، حامل نامه از جنابعالی و نیز از عقیده‏ات تعریف و تمجید کرد، توجه داشته باش که خوشبختی تو در گرو رفتار و کردارت می باشد؛ بنابراین، سعی کن نسبت به دوستان و هم نوعان خود دلسوز باشی، همانا خداوند متعال فردای قیامت تو را در مقابل اعمال و کردارت مؤاخذه و مورد بازجوئی قرار می‏دهد. 
بعد از آن نامه را امضاء نمود و تحویل من داد. 
پس از آن که وارد سجستان شدم و نامه‏ی حضرت را به والی - که به نام حسین بن عبدالله نیشابوری معروف بود - دادم، او نامه را گرفت و بوسید و بر چشم خود نهاد و سپس آن را گشود و خواند و به من خطاب کرد و گفت: خواسته‏ات چیست؟ 
گفتم: مأمورین شما مالیات سنگینی بر من بسته‏اند و توان پرداخت آن را ندارم. 
سپس دستور داد: مالیات را از من بردارند و چون سخت در مضیقه بودم نیز مبلغی را لطف کرد. [1] . 

پی نوشت ها:
[1] تهذیب الأحکام: ج 6، ص 334، ح 926، کافی: ج 5، ص 111، ح 6، بحارالأنوار: ج 50، ص 86، ج 2. 

 

تشکرات از این پست
nazaninfatemeh
دسترسی سریع به انجمن ها