ميرزا ابراهيم خان

عکاس باشی
ميرزا ابراهيم خان عکاس باشی

ميرزا ابراهيم خان صحاف باشى

(مهاجر) تهرانى

(سانفرانسيسکو-اوايل 1283)

ميرزا ابراهيم خان صحاف باشى (مهاجر) تهرانى (سانفرانسيسکو-اوايل 1283)

 

ميرزا ابراهيم‌خان عکاس‌باشى

نخستين فيلم‌بردار ايرانى ميرزا ابراهيم‌خان عکاس‌باشى است. او پسر احمد صنيع‌السلطنه عکاس‌‌باشى دربار ناصرالدين‌شاه بود. ميرزا ابراهيم‌خان از چهارده سالگى در پاريس به تحصيل عکاسي، گراورسازى و عکاسى روى چينى پرداخت و بعد به همراه پدرش به وطن بازگشت و به خدمت مظفرالدين‌شاه که وليعهد بود، و در تبريز بسر مى‌برد، در آمد. پس از کشته شدن ناصرالدين‌شاه وى در رکاب مظفرالدين‌شاه به تهران آمد. مظفرالدين‌شاه در آبان ۱۲۷۷، لقب عکاس‌باشى را به وى داد و خواهر همسرش زيورالسلطان طلعت‌السلطنه را به ازدواج او در آورد. ميرزا ابراهيم‌خان در سفر نخست مظفرالدين‌شاه در ۱۲۷۶ همراه وى بود و در فرانسه، دستور تهيه دوربين را دريافت کرد و نخستين فيلم را در مراسم جشن گل‌ها از مظفرالدين‌شاه فيلم‌بردارى کرد. سپس همراه شاه به ايران بازگشت.

 

عکاس‌باشى ضمن نمايش مرتب فيلم در دربار و نزد اشراف، گاهى نيز به فيلم‌بردارى مى‌پرداخت دوربين عکاس‌باشى دوربين مدل ”گومون“ بود که آن را ”هنرى ساوج لندر“ جهانگرد انگليسى در بازديد از قصر گلستان در ۱۲۸۰ مشاهده کرده است. ميرزا ابراهيم خان با آغاز سلطنت محمدعلى شاه جاى خود را به عبدالله ميرزا قاجار شاگرد پدرش داد و خود به زراعت و امور چاپى مشغول شد. وى به هنگام مرگ چهل و يک سال داشت.

 

 ميرزا ابراهيم خان صحاف‌باشى

اما نخستين گام براى عمومى شدن سينما بوسيلهٔ ميرزا ابراهيم خان صحاف‌باشى برداشته شد. وى در سفر تجارى شش ماههٔ خود در خرداد ۱۲۷۶ با سينماتوگراف آشنا شد. صحاف‌باشى احتمالاً پس از پايان سفرش پروژکتور نمايش را با خود به ايران آورده بوده است. وى در بازگشت به ايران نخستين سالن نمايش فيلم را در حدود مهر ۱۲۸۳ در حياط پشت مغازه‌اش داير کرد. اما نخستين سالن عمومى سينما در ايران را در رمضان ۱۳۲۲ هـ . ق افتتاح کرد که در خيابان چراغ گاز قرار داشت. عمر اين سينما تنها يک ماه رمضان بود. علت تعطيلى اين سالن را بعضى بدگويى‌هاى مردم از سينما و در نتيجه تکفير سينما از سوى شيخ‌ فضل‌الله نورى مى‌دانند و به روايتى ديگر چون صحاف‌باشى جزو مشروطه‌خواهان بوده، بر اثر درگيرى‌هايى که با دربار داشته و بدگويى‌هايى که از سينما صورت مى‌گرفته، بهانه‌اى بدست درباريان مى‌افتد و سينما به تعطيلى کشانده مى‌شود. بدنبال اين اتفاق، صحاف‌باشى پروژکتور خود را به ”آرتاسش پاتماگريان“ (اردشيرخان) واگذار نمايد. وى پس از تحمل رنج فراوان اموال و اجناس خود را فروخت و در ۱۲۸۶ تبعيد و راهى کربلا شد و پس از مدتى به هند مهاجرت نمود.

 

روسى خان

دو سال پس از ميرزا ابراهيم‌خان صحاف‌باشي، روسى خان به رواج سينما در ايران پرداخت. نام اصلى وى ايوانف بود. وى مدتى شاگرد عبدالله ميرزا بود. با آغاز سلطنت محمدعلى شاه به رياست بخش عکاسى دارالفنون و مقام عکاس‌باشى دربار دست يافت. وى مدتى بعد عکاس‌خانه‌‌اى براى خود تأسيس کرد. پس از تجربهٔ موفق ”دوروس“ در سال ۱۲۸۶در نمايش دو فيلم در تالار آيينه کاخ گلستان، روسى‌خان به اهميت تجارى سينما پى برد و يک دستگاه نمايش و پانزده حلقه فيلم را با کمک ”بومر“ از کمپانى پاته خريدارى کرد. پس از نمايش‌هاى خصوصى در دربار و خانه‌هاى اشراف، سرانجام از ابتداى رمضان ۱۳۲۵ ق / ۱۲۸۶ ش به نمايش فيلم در عکاس‌خانهٔ خود اقدام نمود و پس از مدتى نمايش را به‌طور جدى‌ترى دنبال کرد. در اين زمان فردى بنام آقايوف نيز سالن تازه‌اى افتتاح نمود. از برپايى سالن‌هاى روسى‌خان و آقايوف استقبال شد و آنها کار خود را توسعه دادند. روسى‌خان سالن جديدى در خيابان ناصرى تأسيس کرد و بعد به روسيه رفت و يک صندوق فيلم خريد. وقتى به ايران بازگشت اهميت سينما زياد شده بود و او در انديشهٔ ايجاد سالن جديدى برآمد. اين سلان که داراى دستگاه، مولد برق و بادبزن و رستوان و بوفه بود، بعدها به ”فاروس“ معروف شد. روسى‌خان با قدرت دو سالن خود را اداره مى‌کرد. آقايوف و روسى‌خان با کارشکنى‌هايى که عليه هم انجام مى‌دادند، هر دو در سفارت روس به زندان افتادند. روسى‌خان پس از رهايي، سالنى در دروازه قزوين به راه انداخت که بيشتر فيلم‌هاى روسى نمايش مى‌داد. پس از پيروزى مشروطه‌خواهان اين سالن را تعطيل کرد و در سالن فاروس تغييراتى داد ولى نهايتاً در اواخر ۱۲۸۸ آن را نيز تعطيل کرد. پس از فرار محمدعلى شاه تهران دچار اغتشاش شد و مردم با اطلاعى که از سوابق و موقعيت روسى‌خان داشتند، مغازه‌اش را تاراج کردند. وى در ۱۲۹۱ به فرانسه مهاجرت کرد و به خدمت همسر محمدعلى شاه در آمد.