استاتوس فانی، لطیفه های باحال، پیامک های جالب و جملات طنز
جمعه 19 تیر 1394 7:48 PM
اینجوری که بعضی پسرا دارن پیش میرن…
گفته باشم من پسر چادری دوست دارم!
…
ﺩﯾﺮﻭﺯ ﺗﻮ ﺩﺍﻧﺸﮕﺎﻩ ﺩﯾﺪﻡ ﯾﻪ ﭘﺴﺮﯼ ﺍﺯ ﯾﻪ ﭘﺴﺮ ﺩﯾﮕﻪ ﺟﺰﻭﻩ ﮔﺮﻓﺖ!!!
ﺍﺳﺘﻐﻔﺮﺍﻟﻠﻪ ﯾﻌﻨﯽ ﺧﯿﻠﯽ ﺟﺎﻣﻌﻪ ﺑﺪﯼ ﺷﺪﻩ ﻫﺎ
…
یکی از دلایلی که تاحالا خارج نرفتم اینه که:
بلد نیستم از توالد فرنگی استفاده کنم…!!!
…
تو فکرم یه نمایشگاه بزنم…
نقاشی هایی که موقع درس خوندن واسه کنکور کشیدم رو به نمایش بذارم!
…
بچه که بودم بابام منو برد استانبول.
بعد که بزرگ شدم فهمیدم گولم زده منو برده تبریز؛
تو تاکسی هم آهنگ ابراهیم تاتلیس گذاشته بودن که طبیعی جلوه کنه
…
بچه ها کسی از خانواده هاشمی خبر نداره؟
همونا که بی خود و بی جهت از کازرون راه افتادن رفتن نیشابور!
می خوام ببینم هنوز هم تو این گرونی راحت این ور اون ور می رن؟
…
ماه رمضونه یه وقت جایی نری که پیدات نکنم
آخه دارم دنباله 60 تا گدا میگردم!
روی تو حساب کردم!!
…
من همینم که هستم
شاخ نیستم چون گاو نیستم
خاص نیستم چون عقده ندارم
بالا نیستم چون پرچم نیستم
فقط یه آدمم، چیزی که خیلیا نیستن…
…
پشت یه زندانی نوشته شده بود:
((به سلامتی همه فروشنده ها…))
پرسیدم یعنی چی؟ گفت: رفیقام که منو فروختن..
…
خدا ازت نگذره جناب علیخانی
طبقه دهم زندگی میکنیم.
زنم گیر داده میگه باید دوسداشتنتو ثابت کنی!!
…
بو کردن هندونه، پرت کردن و گرفتنش از رو هوا
وزن کردن با دست، شمردن خط های هندونه
زدن روی هندونه و شنیدن صدای مورد نظر
نگاهِ عالمانه به اطرافیان در میوه فروشی (که آره آقا من این کارم)
خریدن هندونه، آوردن به منزل؛ همه رو چنگال به دست جمع کردن
دست و سوت و جیغ و هورای حضار
پاره کردن هندونه…
پذیرایی از اهل منزل با هندونه سفید و با طعم خـــــیار 
…
شیر روزی 18 ساعت استراحت می کنه الاغ روزی 18 ساعت کار می کنه.
اگه کار زیاد باعث موفقیت میشد الان سلطان جنگل الاغ بود نه شیر.
اینو گفتم که برای علاف بودنتون عذاب وجدان نداشته باشین.
ادامه بدین حال میده.
…
خدارو شکر این بابانوئل مجبور نیست بیاد تو جوراب ما چیزی بزاره
وگرنه هر سال میومد از بوی جوراب حالت تهوع میگرفت
یه فحشی هم میداد میرفت.
…
یکی از بدی های عطر مشهدی اینه که
برای از بین بردن بوش، باید اون قسمت از بدن رو قطع کنی
…
رفتم یه سیمکارت همراه اول خریدم ایرانسل بهم اس داده:
فکر نمیکردم بهم خیانت کنی! واست متأسفم! بای
…
داریم کم کم نزدیک میشیم به روزی که
یه پسر از خودش عکس بزاره و زیرش بنویسه:
“اینم من بدون آرایش”
…
همسرم اومده میگه عزیزم تو چرا پست نمیزاری تو لاین؟؟؟
اصن بلدی؟؟؟ گفتم: نه عزیزم اصلا لاین فعالیت ندارم
میگه آفرین به زندگیمون برس
نمیدونه بلاکه 
…
ﺍﯾﻦ ﺭﻭﺯﺍ ﺁﻓﺘﺎﺏ ﯾﻪ ﺟﻮﺭﯼ ﻣﯿﺘﺎﺑﻪ ﮐﻪ ﺍﻧﮕﺎﺭ ﺑﻬﺶ ﻓﻮﺵ ﺩﺍﺩﯾﻢ!
…
کم کم رسیدیم به مرحله ای که گوجه فرنگی رو هم باید به شرط چاقو خرید.
والا ازبس ظاهرشون قرمزه داخلش سفید کلمی.
…
تو خیابون با تلفن حرف میـزدم
یه آقاهه از بغلم داشت رد میشد…
با تلفن گفتم من اونو زنده میخوام
صبر کن یکی حرفامونو شنید…
تک تیر انداز، مرد قرمز پوشو بزن!
یارو از ترس مث پلنگ زیگ زاگ می دویید تیر بهش نخوره
…
یه روز یه نفر میره پرنده فروشی میگه: این طوطی چنده؟
فروشنده: میگه 2 میلیون!
طرف میگه: مگه چی بلده؟؟؟
فروشنده: دیوان حافظ!
طرف میبینه یه طوطی دیگه هست میگه: این چنده؟
فروشنده: 3 میلیون
طرف میگه: چه خبره باباااا؟؟
فروشنده: این مثنوی معنوی بلده با دیوان حافظ
طرف میبینه اون بالا یه طوطی لاغر مردنی پرش ریخته داره می میره.
میگه: اون چند؟ فروشنده میگه: 5 میلیون!!!
طرف میگه: مرتیکه چه خبره این چیا بلده؟؟!!
فروشنده: نمیدونم والا فقط میدونم این 2 تا بهش میگن استاد!
…
عشق های امروزی شدن مثل شرکت های هرمی مثلا：
من یه مخاطب خاص دارم؛
مخاطب خاص منم چهارتا مخاطب خاص داره!!
…
یکی از قابلیت هایی که ما داریم ولی آمریکایی ها و انگلیسی ها ندارن اینه که
اگه بهشون به فارسی فحش بدیم نمی فهمن
ولی اونا هرچی بگن ما بدترشو بلدیم!
…
یه سوال برام پیش اومده؛ اینایی که میرن روی ریل قطار دراز میکشن
و با پرستیژ خاصی عکسِ احساسی میگیرن،
هیچ خبر دارن توالت قطار یکسره است؟!
…
یکی از خوبیای ماه رمضون اینه که نون از نونوایی سالم میرسه خونه!
