جام جم/ همزمان با 30 سالگي اکشن علمي ـ تخيلي «ترميناتور»، رسانههاي گروهي بحث توليد قسمت تازه آن را مطرح کردهاند و در اين ارتباط بيشتر از هر کسي نام جيمز کامرون، خالق و کارگردان 2 قسمت اول و دوم آن شنيده ميشود.
منتقدان که از اين دو قسمت به عنوان انقلابي تکنيکي در دنياي فيلمسازي و هنر جلوههاي ويژه ياد ميکنند، به کامرون لقب پدر اين مجموعه فيلم را دادهاند.
رسانههاي گروهي براي صحبت درباره آينده ترميناتور سراغ اين فيلمساز رفتهاند و طبيعي است که بحث آنها به قسمتهاي جديد مجموعه فيلم «آواتار» هم کشيده شود.
اين صحبتها در حالي مطرح ميشود که سال آينده «ترميناتور: آغاز» آماده نمايش عمومي شده و روي پرده سينماها ميرود.
پرسشي که از سوي منتقدان و رسانههاي گروهي مطرح ميشود اين است که کامرون درباره اين قسمت جديد مجموعه فيلم ترميناتور چه فکر ميکند. طرح اين پرسش از اين نظر جالب است که وي اکنون نه به عنوان سازنده يا دستاندرکار ترميناتورها، که به عنوان يک تماشاچي به تماشاي آنها مينشيند. کامرون در حال حاضر به صورت مستقيم نقشي در توليد قسمتهاي جديد اين مجموعه فيلم ندارد، ولي ميگويد با علاقه به تماشاي اين قسمتهاي تازه مينشيند.
کامرون ميگويد: با سازندگان قسمتهاي جديد اين مجموعه فيلم دوست هستم. لاکتا کالوگريديس، نويسنده فيلمنامه ترميناتور تازه، قبل از اين در چند پروژه سينمايي با من همکاري داشته است. اميدوارم فيلم تازه يک کار بزرگ و تماشايي باشد. خيلي دوست دارم که اين فيلمها به شکل صحيحي تهيه و توليد شوند. فيلمنامه را مدتي قبل خواندم. خيلي خوب بود و اگر به همان صورت ساخته شود شانس زيادي براي تبديل شدن به يک فيلم موفق را دارد. حال و هواي فيلمنامه، هم سرگرمکننده و جذاب بود و هم حرفهايي براي گفتن داشت.
پرسشي که رسانههاي گروهي بصراحت ميپرسند اين است که آيا کامرون نگران آن نيست که قسمت تازه فيلم اعتبار قديمي آن را لکهدار و آن ميراث باارزش را کمارزش کند؟
اما کامرون بدون توجه به حاشيهها در اين باره هم حرف زده و اين پرسش را پاسخ ميدهد. به گفته او: «اين مشکل من نيست! وضعيت من مثل پدربزرگي است که دارد درباره چيزي حرف ميزند که مستقيما به او مربوط نميشود. بچهها ميآيند و ميروند و خودشان مسئول حرفها و کارهايشان هستند. شما ميتوانيد از کارهاي آنها فاصله بگيريد و اگر کار بدي انجام دهند، از خودتان سلب مسئوليت کنيد! زماني که همکاريام را با اين مجموعه فيلم قطع کردم، ميدانستم افراد ديگري براي کار روي آن انتخاب خواهند شد. من فقط از نظر احساسي درگير آنها هستم. من چه بايد بگويم؟ اگر فيلم چيز خوبي از کار درآيد براي آرنولد (شوارتزنگر) دوستم لاکتما و تهيهکنندگانش خوب است و اگر خوب نشد چه؟ من از اين وضعيت لطمهاي نميبينم و شخصا مرا ناراحت نميکند.»
اولين قسمت ترميناتور در سال 1984 به نمايش عمومي درآمد و در ابتداي کار، قرار نبود به يک مجموعه فيلم دنبالهدار تبديل شود. فيلمنامه را کامرون با همکاري گيل آنهورد نوشت وآرنولد شوارتزنگر را (در کنار «کونان بربر») تبديل به يکي از چهرههاي اصلي ژانر اکشن دهه 80 ميلادي کرد. او همراه سيلوستر استالونه موفق به کسب لقب قهرمان اکشن دنياي سينما شدند. در قصه فيلم، آرنولد ضدقهرمان قصه است. او از سيارهاي دور راهي کره زمين ميشود تا يک نوجوان و مادرش را از بين ببرد. جمله او در پايان فيلم (من برميگردم) به صورت يکي از کلمات قصار مهم و فراموشنشدني دنياي سينما درآمد. فيلم با بودجهاي 6.5 ميليون دلاري تهيه شد و در آمريکاي شمالي نزديک 39 ميليون دلار فروش کرد.
کامرون در سال 1991 دومين قسمت فيلم را با نام «ترميناتور: روز داوري» کارگرداني کرد. هزينه توليد فيلم 102 ميليون دلار شد و 205 ميليون دلار در آمريکاي شمالي فروش کرد. جلوههاي ويژه فيلم که تا آن زمان مشابه آن روي پرده سينماها ديده نشده بود، تعجب و تحسين منتقدان سينمايي را برانگيخت. اين بار آرنولد يک ترميناتور مثبت و خوشقلب است که 2 کاراکتر مادر و فرزند نوجوان او را تحت حمايت خود گرفته و با ترميناتور منفي و خبيث قصه به مبارزه برميخيزد. تا به امروز، «ترميناتور2» تنها دنباله يک فيلم سينمايي است که در حالي موفق به دريافت جايزه اسکار شده که نسخه اصلي آن حتي نامزد دريافت اسکار هم نشد.
با وجود بازي آرنولد در قسمت سوم فيلم (که با نام «ترميناتور: ظهور ماشينها» در سال 2003 به نمايش عمومي درآمد) جيمز کامرون پشت دوربين قرار نگرفت و جاناتان موستو انجام اين کار را به عهده گرفت. هزينه 200 ميليون دلاري فيلم، فروش 150 ميليون دلاري را برايش به همراه آورد. منتقداني که 2 قسمت قبلي را تحسين کرده بودند، سومين قسمت را نپسنديدند و عدم موفقيت مالي آن را به خاطر غيبت کامرون از کارگرداني آن دانستند.
اما تهيهکنندگان اين اکشن علمي ـ تخيلي در سال 2009 چهارمين قسمت آن را نيز با نام «ترميناتور: رستگاري» توليد کردند. اين بار مک جي، کارگردان فيلم بود و آرنولد شوارتزنگر در مقام بازيگر با آن همکاري نداشت. درگيريهاي کاري اين بازيگر در مقام فرماندار کاليفرنيا، او را از فعاليتهاي سينمايي کاملا دور کرده بود. در غيبت بازيگر و کاراکتر اصلي قصه اين مجموعه فيلم، تماشاگران سينما در آمريکاي شمالي فقط 125 ميليون دلار براي تماشاي آن پرداختند. اين در حالي بود که قسمت چهارم با هزينه کلان 200 ميليون دلاري تهيه شده بود و مثل قسمت سوم، يک شکست سخت تجاري را براي سازندگانش رقم زد.
منتقدان سينمايي هم در نقدهاي خود به اين نکته اشاره کردند که تهيهکنندگان فيلم در حال چوب زدن به مردم هستند و با لجاجت ميخواهند ترميناتور را به تماشاگران تحميل کنند. آرنولد هم از بازي افتخاري و کوتاهمدت در قسمت چهارم امتناع کرد. او عقيده داشت اينگونه حضور در فيلم به منزله گول زدن تماشاگران است.
پنجمين قسمت فيلم براي نمايش عمومي در ايام تابستان سال آينده ميلادي آماده ميشود و آلن تيلور کارگردانش است. تماشاگران سينما او را براي کارگرداني چند مجموعه موفق و پربيننده تلويزيوني ميشناسند که سال قبل «نور: دنياي تاريکي» را با يک فروش بالا روي پرده سينماها داشت.
آرنولد شوارتزنگر پس از 12 سال دوري دوباره به اين مجموعه فيلم برگشته است؛ اما کسي از نقش او در آن خبري ندارد. اصلا خط اصلي قصه فيلم براي رسانههاي گروهي افشا نشده و توليد آن در سکوت کامل خبري انجام شد.