0

مبحث 98 طرح صالحین: «احسان به پدر و مادر و نتایج آن»

 
Lovermohamad
Lovermohamad
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : فروردین 1394 
تعداد پست ها : 6840
محل سکونت : سوادکوه

پاسخ به:مبحث 98 طرح صالحین: «احسان به پدر و مادر و نتایج آن»
جمعه 18 اردیبهشت 1394  7:03 PM

 

رهنمودهای بزرگان درمورد احسان به والدین

 

رهنمود 1

استاد شهيد آيت الله مطهري در مورد يكي از عوامل توفيقات خويش چنين مي‌گويد: گاهي كه به اسرار وجودي خود و كارهايم مي‌انديشم احساس مي‌كنم يكي از مسائلي كه باعث خير و بركت در زندگي‌ام شده و همواره عنايت و لطف الهي را شامل حال من كرده است احترام و نيكي فراواني بوده است كه به والدين خود به‌ويژه در دوران پيري و هنگام بيماري كرده‌ام. علاوه بر توجّه معنوي و عاطفي تا آنجا كه توانايي‌ام اجازه مي‌داد با وجود فقر مالي و مشكلات مادّي در زندگي‌ام از نظر هزينه و مخارج زندگي به آنان كمك و مساعدت كرده‌ام. يكي از فرزندان شهيد مطهري نيز در اين زمينه مي‌گويد: هرگاه به فريمان(زادگاه آقاي مطهري) سفر مي‌كرديم، پدرم تأكيد خاص داشتند كه ابتدا به منزل پدر و مادرشان برويم. پس از آن اقوامي را كه براي ديدن ايشان و خانواده به منزل حاج شيخ مي‌آمدند مي‌پذيرفتند و در موقع روبه‌رو شدن با پدر و مادر دست آنان را مي‌بوسيدند و به ما نيز توصيه مي‌كردند كه دست ايشان را ببوسيم.

رهنمود 2

شيخ مرتضي انصاري بزرگ پرچمدار جهان تشيّع و سرآمد فقها و مجتهدين اماميه است. او بعد از آنكه مدّتي در شهر كربلا در حضور استادش مرحوم شريف العلماء و ساير اساتيد حوزه‌ي علميه‌ي نجف تحصيل كرد به زادگاهش شوشتر مراجعت نمود. شيخ مدّتي تحصيلات خود را در همان‌جا ادامه داده دوباره خواست كه براي تكميل مراتب علمي به عتبات عاليات برود. امّا مادرش راجع به رجوع دوباره‌ي وي راضي نبود. اصرار شيخ و ديگر افراد براي جلب رضايت مادر بي‌نتيجه بود تا اينكه شيخ به مادرش عرضه داشت: آيا اجازه مي‌دهي تا استخاره كنم و جواب هر چه بود در مقابل آن هر دو تسليم باشيم؟ مادرش پذيرفت. در جواب استخاره‌ي شيخ اين آيه آمد: ... وَ لا تَخافِي وَ لا تَحْزَنِي إنَّا رَادُّوهُ إلَيْكِ وَ جاعِلُوهُ مِنَ الْمُرْسَلِينَ. ...هرگز مترس و محزون مباش كه ما او را به تو باز مي‌گردانيم و از رسالت مداران خود قرار مي‌دهيم. وقتي اين آيه را به مادرش توضيح داد او خيلي خوشحال شد و به شيخ مرتضي اجازه‌ي مسافرت داد. شيخ انصاري در اين مسافرت سرنوشت‌ساز خود به بركت دعاي مادر توفيق الهي و تلاش و استقامت خويش به بالاترين درجه‌ي اجتهاد و مرجعيت نائل شد و پرچم اسلام بر دوش وي قرار گرفته و بزرگترين رهبر مذهبي در عصر خود گرديد. هنگامي كه به مادر شيخ انصاري گفته شد آيا از اين همه ترقّي و عظمت فرزندش بر خود نمي‌بالد و افتخار نمي‌كند در جواب گفت: رسيدن فرزندم به شكوه و عظمت براي من شگفت‌انگيز نيست، بلكه اگر چنين نمي‌شد من متعجّب مي‌شدم چرا كه هر وقت كه به او مي‌خواستم شير بدهم وضو مي‌گرفتم و با طهارت و پاكيزگي به او شير مي‌دادم. بلي شير پاك، فكر پاك و شير ناپاك، انديشه‌ي ناپاك توليد مي‌كند. در حوزه‌ي علميه‌ي نجف رسم شيخ بر اين بود كه در بازگشت از مجلس تدريس ابتدا نزد مادر مي‌رفت و براي دلجويي از آن پيرزن با وي به گفتگو مي‌پرداخت و از اوضاع زندگي مردم پيشين مي‌پرسيد و مزاح مي‌كرد و از او پوزش مي‌طلبيد و سپس به اتاق مطالعه و عبادت مي‌رفت. زماني‌كه مادر شيخ انصاري از دنيا رفت او در فراق مادر به شدّت مي‌گريست و در كنار پيكر بيجان مادرش زانوي غم زده و اشك ماتم مي‌ريخت. يكي از شاگردان نزديكش او را تسليت گفته و به عنوان دلجويي اظهار داشت: جناب استاد! براي شما با اين مقام علمي شايسته نيست كه براي درگذشت پيرزني كه عمرش سر آمده بود اين طور اشك بريزيد و بيتابي كنيد. آن بزرگمرد تاريخ سر برداشته و گفت: گويا شما هنوز به مقام ارجمند مادر واقف نيستيد، تربيت صحيح و زحمات فراوان اين مادر مرا به اين مقام رسانيد و پرورش اوليه‌ي او زمينه‌ي ترقّي و پيشرفت را در من ايجاد كرد. در حقيقت اين همه توفيقات من مرهون زحمات و تلاش‌هاي مشفقانه و مخلصانه‌ي اين مادر است.

رهنمود 3

آيت الله مرعشي نجفي بزرگ فرهنگيان اهل بيت(علیهم السلام) در بيشتر علوم اسلامي صاحب نظر بود و تأليفات ارزشمند ايشان كه نزديك به صد و پنجاه اثر در موضوعات مختلف است گواه روشني بر اين حقيقت است. كرامات معنوي، دريافت بيش از چهارصد اجازه‌ي اجتهادي و روايتي از علماي بزرگ اسلامي، تدريس متجاوز از شصت و هفت سال در حوزه‌ي علميه‌ي نجف و قم، تربيت هزاران طلبه و مشتاق دانش، تأسيس دهها مدرسه‌ي علمي، مسجد، حسينيه، مراكز فرهنگي، رفاهي و درماني و ايجاد بزرگترين و مشهورترين كتابخانه در جهان اسلام از جمله توفيقات اين فقيه فرزانه مي‌باشد. او يكي از مهمترين عوامل توفيقات خود را از بركت محبّت و سپاس از پدر و دعاي والدين مي‌داند و در خاطرات خود مي‌گويد: زماني‌كه در نجف بودم، يكي روز مادرم فرمودند: پدرت را صدا بزن تا براي صرف نهار تشريف بياورد. حقير به طبقه‌ي بالا رفتم و ديدم پدرم در حال مطالعه خوابش برده است. مانده بودم چه كنم، از طرفي مي‌خواستم امر مادر را اطاعت كنم و از سوي ديگر مي‌ترسيدم با بيدار كردن پدر باعث رنجش خاطر او گردم. خم شدم و لب‌هايم را كف پاي پدر گذاشتم و چندين بوسه برداشتم. تا اينكه در اثر قلقلك پا پدرم از خواب بيدار شد و وقتي اين علاقه و ادب و كمال احترام را از من ديد فرمود: شهاب الدين تو هستي؟ عرض كردم: بله آقا. ايشان دو دستشان را به سوي آسمان بالا بردند و فرمودند: پسرم خداوند عزّتت را بالا ببرد و تو را از خادمين اهل بيت(علیهم السلام) قرار دهد. حضرت آيت الله مرعشي نجفي مي‌فرمود: من هر چه دارم از بركت آن دعاي پدرم مي‌باشد

💘نام زهرا مشتق از نام خداست
زینت کرسی و عرش کبریاست💘

http://s4.picofile.com/file/8182645092/GM_%DB%B2%DB%B0%DB%B1%DB%B5%DB%B0%DB%B4%DB%B1%DB%B5_70502.gif تالارفناوری وعلوم نظامی وبلا من

💘علاج درد مشتاقان طبیب عام نشناسد
مگر لیلی کند درمان غم مجنون شیدا را💔
تشکرات از این پست
nargesza shirdel2 omiddeymi1368 ehsan007060
دسترسی سریع به انجمن ها