پاسخ به:مبحث 98 طرح صالحین: «احسان به پدر و مادر و نتایج آن»
جمعه 18 اردیبهشت 1394 6:58 PM
قصّهي سعدبن معاذ (صحابي پيامبراكرم(ص))را شنيدهايم.متأسّفانه اينگونه قصّهها كه بايد درس آموزندهي زندگي باشد، براي امثال من دست مايهي كارم شده كه منبري تحويل بدهم و براي بسياري از مستمعين نيز سرگرمي يا رسيدن به ثواب؛با اين كه بايد اين قصّه نصب العين هر مرد و زني، حدّاقلّ در داخل خانهاش، باشد و جلوي تندخويي و بدزباني او را بگيرد.
سعدبن معاذ مرد بسيار صالحي بود؛ آن چنان كه رسول اكرم(ص)در تشييع جنازهاش تا كنار قبرش آمد و حتي خودش او را در داخل قبر گذاشت.مادرش گفت:اي سعد، خوشا به حالت كه اينچنين مورد لطف رسول خدا قرار گرفتهاي!رسول اكرم(ص) براي وعظ و تنبّه دادن به ديگران فرمود: امّا قبر هماكنون فشارش داد.پس از سؤال تعجّبآميز مردم، فرمود: اندكي در داخل خانهاش تندخو بود.
سفارش به خوشرفتاري
آن مرد يا زني كه فضاي خانه را با اخلاق بد و گفتار بدش براي همسر و فرزندانش همانند قبري تنگ و تاريك و پر فشار ساخته است،مطمئن باشد كه پس از مرگ، قبرش حُفرهاي تنگ وتاريك و پرفشار و پرعذاب خواهد بود.هستند افرادي كه وجودشان براي ديگران مايهي خير و وسيلهي آسايش است،ولي براي همسر و فرزندانشان مايهي شرّ و وسيلهي آزار و رنجش است؛در صورتي كه در دين ما رعايت حقوق همسران و فرزندان و خويشاوندان مقدّم بر ديگران است و باز، هستند در ميان مردم كساني كه به همسر و فرزندانشان طوري ميرسند كه والدينشان را فراموش ميكنند و بعضي به عكس، آن چنان به والدينشان ميرسند كه همسر و فرزندانشان را فراموش ميكنند؛در صورتي كه هر دو روش برخلاف دستور دين و قرآن ماست.قرآن كريم همان گونه كه راجع به والدين سفارش كرده:
فرجام بدرفتاري با زيردستان
چون ز خشم آتش تو در دلها زدي******مـايـهي نـاز جـهـنّم آمــدي
آتـشت اينجا چو
مـردم سوز بـود******آنچـه از وي زاد مـردافروز بود
ايـن سخنهاي چـو مار و كژدمـت******مـار و كژدم گردد و گيرد دمت
...بِالْوالِدَيْنِ إحْساناً...؛
راجع به همسران نيز سفارش كرده:
...وَ عاشِرُوهُنَّ بِالْمَعْرُوفِ...؛
با آنان خوشرفتار باشيد و حقّ هر دو گروه را رعايت كنيد
امام اميرالمؤمنين(علیه السلام)ضمن يكي از وصايايش فرموده است:
لا يَكُنْ أهْلُكَ أشْقَي الْخَلْقِ بِكَ؛
طوري نباش كه خانوادهات به خاطر تو بدبختترين مردم باشند [و در تمام شئون زندگيشان از دست تو زجر بكشند و احساس محروميّت كنند].
عنايت امام حسين (علیه السلام) به سبب احترام والدين
از يكي از علماي نجف نقل شده كه : يك شب درخواب ديدم در حرم مطهّر امام حسين (علیه السلام) نشستهام. جواني از در حرم وارد شد و با لبخند و تبسّم به امام حسين(علیه السلام) سلامكرد. در عالم خواب ديدم امام حسين(علیه السلام) هم با تبسّم به او جواب داد! از خواب بيدار شدم و در فكر فرو رفتم .فردا شب كه شب جمعه بود به حرم مطهّر رفتم و در گوشهاي ايستادم . ديدم همان جواني كه در خواب ديده بودم آمد كنار ضريح رفت و با تبسّم سلام كرد . تبسّم او را ديدم امّا چون بيدار بودم تبسّم امام حسين را نديدم ! پس از زيارت از حرم بيرون رفت و من هم دنبالشرفتم. سلام كردم و گفتم : ميخواهم بدانم چرا با تبسّم و لبخند به امام حسين سلام كردي ؟! سرّش چيست ؟ صورت خوابم را هم برايش گفتم. تأمّلي كرد و با تبسّم گفت : من پدر و مادر پيري دارم. در چند فرسخي كربلا زندگي ميكنيم . من عادتم بر اين است كه هر شب جمعه براي زيارت ميآيم ويك هفته پدر را سوار بر الاغ ميآورم و يك هفته مادر را . يك شب جمعه كه نوبت پدرم بود سوارش كردم كه بياورم . مادر نيز التماس كرد كه مرا هم ببر . گفتم : مادر هوا سرد و باراني است. نميتوانم دو نفرتان را ببرم ، نوبت شما هفتهي بعد است . ديدم سخت منقلب شد و به گريه افتاد و گفت : من كه اميد زنده ماندن تا هفتهي بعد ندارم. مرا هم بايد ببري! گفتم : بسيار خوب . پدر را به چارپا سوار كردم و مادر را هم به دوش خود گرفتم واين چندفرسخ راه را در هواي باراني تا كربلابه همين كيفيّت طيّ كرديم . وقتي رسيديم رو به حرم رفتم در حالي كه دست پدر به دستم بود و مادر به دوشم . با همين حال وارد حرم شدم. تا وارد شدم امام حسين را كنار ضريح ديدم ؛ سلام كردم . امام كه مرا به اين حال ديدند لبخندي به من زدند و جواب سلامم را دادند. حالا از آن شب به بعد هر شب جمعه كه به زيارت ميآيم ؛ امام را كنار ضريح ميبينم با تبسّم سلام ميكنم امام هم با تبسّم جواب ميدهد!
آئينه باش و جمال پري طلعتان طلب **********جاروب كن خانه و آنگاه ميهمان طلب
اذيّت والدين در امور مستحبيّ حرام است
دين ما داراي حدود بسيار ظريف و باريكي است، دينداران بايد حدود دين خود را بشناسند و رفتار و گفتارشان را با آن تطبيق نمايند تا به نتايج عاليهي آن نائل شوند
افرادي هستند كه به وظايف واجب خويش اعتنا نميكنند ولي با شور و شوق فراوان دنبال مستحبّات دين ميروند! اطاعت امر والدين كه واجب است نميكنند امّا در جلسات دعاي ندبه و كميل و ابوحمزه در شبهاي ماه رمضان تا سحر بيدار ميمانند و آن بيچارهها را در حال اضطراب و نگراني و تشويش رها ميكنند! شبهاي چهارشنبه رفتن به مسجد جمكران با جمع دوستان از نظر جوان مسلمان بسيار اهمّيّت دارد امّا آزردن پدر و مادر كه راضي به رفتن نيستند در نظرش اهمّيّتي ندارد! ايذاء والدين و آزردن خاطر آنها در دين ما حرام است و گناه به شمار ميرود ولي رفتن به مساجد و مشاهد مستحبّ است و در صورتي كه با حرامي همراه باشد، نه تنها ثواب ندارد، بلكه گناه هم محسوب ميگردد و عقاب دارد.