0

امام علی‌النقی علیه‌السلام، پرچمدار فرهنگ ناب اسلامی

 
nazaninfatemeh
nazaninfatemeh
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : خرداد 1389 
تعداد پست ها : 81124
محل سکونت : تهران

امام علی‌النقی علیه‌السلام، پرچمدار فرهنگ ناب اسلامی
چهارشنبه 2 اردیبهشت 1394  9:49 AM

در دوران امامت امام علی‌النقی علیه‌السلام، جهان اسلام از نظر فرهنگى و كشمكشهاى فكرى و اعتقادى از موقعیت و گستردگى خاصی برخوردار بود و بحثهاى علمى و برخورد افكار و بینشهاى گوناگون با یكدیگر نسبت ‏به موضوعات دیگر، دارای جایگاه ویژه ‏اى بود.


منشا پیدایش این تحول فرهنگى، شرایط سیاسى - اجتماعى جامعه اسلامى بویژه در دستگاه رهبرى بود. اظهار تمایل حكمرانان عباسى در این دوره نسبت ‏به مسائل علمى و فرهنگى، باز شدن دروازه ‏هاى علوم فلسفه و كلام ملتهاى دیگر بر روى مسلمانان و ترجمه بسیارى از كتابهاى علمى آنان به زبان عربى، راه یافتن دو تن از امامان شیعه - امام رضا و امام جواد علیهماالسلام - به دستگاه خلافت و فراهم آمدن موقعیت استثنایى براى بحث و مناظره با دانشمندان و سران مكتبها و گروههاى مختلف، از مهمترین عوامل پیدایش این شرایط بود.

در چنین جوى اصطكاك افكار و بینشها با یكدیگر امرى طبیعى و اجتناب ناپذیر است، بویژه با توجه به این واقعیت كه زمامداران عباسى از این جریان به عنوان تضعیف موقعیت امامان شیعه و مبانى فكرى و عقیدتى آنان استفاده مى‏كردند.

در این نوشتار به تشریح مواضع امام علی‌النقی علیه‌السلام در برابر مهمترین جریانهاى فكرى عصر ایشان مى ‏پردازیم.

 

استدلالهای قاطع

در عصر امام هادى علیه السلام مكاتب عقیدتى متعددى همچون «معتزله» و «اشاعره» رواج یافته و بازار مباحثى همچون جبر، تفویض، امكان یا عدم امكان رۆیت خدا، جسمیت خدا، و امثال اینها بسیار داغ بود، از اینرو گاه امام در برابر سۆالهایى قرار مى ‏گرفت كه پیدا بود از این گونه آراء و نظریات سرچشمه گرفته است. نفوذ آراء و نظریات باطل از این راه در محافل شیعه، ضرورت هدایت و رهبرى فكرى شیعیان را از سوى امام شدت مى ‏بخشید، از اینرو پیشواى دهم طى مناظرات و مكاتبات خود، بی پایگى مكاتب و آراء و نظریات باطل را با استدلالهاى روشن و قاطع اثبات مى‏ نمود و مكتب اصیل اسلام را پیراسته از هر گونه تحریف و تفكر باطل، به جامعه عرضه مى ‏كرد، و این یكى از جلوه ‏هاى عظمت علمى آن بزرگوار بود.(1) به عنوان نمونه مى ‏توان از نامه مفصل امام یاد كرد كه در پاسخ سۆال مردم اهواز درباره موضوع «جبر» و «تفویض» نگاشته و طى آن با بیان روشن و استدلال قاطع، نظریه درست را كه نه جبر است و نه تفویض، اثبات كرده است.(2)

نفوذ آراء و نظریات باطل از این راه در محافل شیعه، ضرورت هدایت و رهبرى فكرى شیعیان را از سوى امام شدت مى ‏بخشید، از اینرو پیشواى دهم طى مناظرات و مكاتبات خود، بی پایگى مكاتب و آراء و نظریات باطل را با استدلالهاى روشن و قاطع اثبات مى‏ نمود و مكتب اصیل اسلام را پیراسته از هر گونه تحریف و تفكر باطل، به جامعه عرضه مى ‏كرد

مناظره های روشنگر

مجالس بحث و مناظره بین امامان و دانشمندان و سردمداران مكاتب مختلف، میدان مناسبى براى نشر فرهنگ اسلام و زدودن شبهات از اذهان مردم و تبلور چهره اصلى امامت ‏بود. امام دهم نیز همچون پدران بزگوارش از این مجالس حداكثر استفاده را براى اهداف یاد شده نمود و علاوه بر شكست دادن چهره‏ هاى علمى مزدورى همچون «یحیى بن اكثم‏» بسیارى از حقایق را براى مردم روشن كرد.  این جلسات آنچنان روشنگر و براى دستگاه خطرناك و كوبنده بود كه یحیى بن اكثم‏ در پایان یكى از آنها خطاب به متوكل گفت:

پس از این جلسه و این پرسشها سزاوار نیست از او درباره مساله دیگرى پرسیده شود، زیرا هیچ مساله ‏اى به مشكلى این مسائل نخواهد رسید (با این حال او همه آنها را با دلیل و برهان پاسخ گفت) و آشكار شدن مراتب علم و دانش او موجب تقویت ‏شیعیان خواهد گشت.»(3)

به جز مجالس بحث و مناظره، «متوكل‏» نیز ناچار مى ‏شد در برخى از مشكلات علمى و فقهى كه براى حكومتش پیش مى‌‏آمد به آن حضرت رجوع كند و پاسخ صحیح آنها را بگیرد.

مطالعه و برسى حیات علمى امام نشان مى‏دهد كه اكثر مناظرات امام هادى علیه السلام پیرامون موضوعات عقیدتی بوده و روایات متعددى از آن حضرت در این زمینه نقل شده است كه برترى مبانى اعتقادى شیعه را به روشنى ثابت مى‏ كند.

 

ولادت امام هادی علیه السلام

فتنه خلق قرآن

فتنه خلق قرآن یا كشمكش بر سر مخلوق بودن و یا مخلوق نبودن قرآن كریم ‏از مهمترین جریانات فكرى دوران امام دهم بود كه مدتها فكر مسلمانان را به خود مشغول ساخته و چه بسا افراد زیادى را به جرم اعتقاد به یك طرف قضیه شكنجه و روانه زندان کرده بود و حتی جان آنان را ستانده بود.

امام هادى علیه‌السلام كه رهبرى اندیشه اسلامى را بر عهده داشت و پیدایش چنین اختلافات فكرى و دامن زدن به آن را به سود دشمنان اسلام مى‏ دانست، بحث و جدال درباره مساله یاد شده را بدعت در دین قلمداد كرد و یاران خود را از طرح چنین بحثهایى بر حذر داشت. متن نامه امام به برخى از پیروان خود در بغداد چنین است(4):

«بسم الله الرحمن الرحیم. خداوند ما و شما را از وقوع در فتنه مصون نگهدارد كه در این صورت بزرگترین نعمت را بر ما ارزانى داشته است. و جز این ، هلاكت و سیه روزى است. نظر ما این است كه بحث و جدال درباره قرآن (كه مخلوق است‏ یا غیر مخلوق، قدیم است ‏یا حادث) بدعتى است كه سۆال كننده و جواب دهنده در آن شریك ‏اند، زیرا چیزى دستگیر پرسش كننده مى‏شود كه سزاوار او نیست و پاسخ دهنده نیز براى موضوعى كه در توان او نیست ‏بى‏ جهت ‏خود را به رنج و مشقت مى‌‏افكند. خالق، جز خدا نیست و بجز او همه آفریده ‏اند و قرآن كلام خداست و از پیش خود اسمى براى آن قرار مده كه جزو گمراهان خواهى گشت. خداوند ما و شما را از مصادیق این آیه قرار دهد: (متقیان) كسانى هستند كه در نهان از خداى خویش مى ‏ترسند و از روز جزا بیمناكند».(5)

 

جریانات انحرافی

‏در دوران امام هادى علیه السلام، بعضى از افراد و گروههاى فرصت طلب با ادعاهاى دروغ و نشر مطالب بى ‏اساس، در ایجاد اختلاف میان مسلمانان و گمراه كردن آنان فعالیت می کردند. این گروهها به چند دسته تقسیم مى ‏شدند:

مطالعه و برسى حیات علمى امام نشان مى‏دهد كه اكثر مناظرات امام هادى علیه السلام پیرامون موضوعات عقیدتی بوده و روایات متعددى از آن حضرت در این زمینه نقل شده است كه برترى مبانى اعتقادى شیعه را به روشنى ثابت مى‏ كند

1. غُلات

از جمله گروههاى باطل و منحرفى كه در این دوران فعال بودند، گروه غلات را باید نام برد كه افكار و عقاید پوچ و منحط و بى اساسى داشتند و خود را شیعه وانمود مى ‏كردند. آنان درباره امام غُلّو نموده، براى او مقام الوهیّت قائل مى‏ شدند و گاهى نیز خود را منصوب از طرف امام قلمداد مى‏ كردند و بدین وسیله موجبات بدنامى شیعیان را در میان فرقه‏ هاى دیگر فراهم مى ‏كردند. امام هادى علیه السلام از این گروه اظهار تبرى نموده با آنان مبارزه مى‏ كرد و تلاش مى‏نمود كه با طرد آنان، اجازه ندهد لكه ننگى بر دامن تشیع بنشیند.

2. واقفیه

‏واقفیه، یعنى كسانى كه بعد از شهادت موسى بن جعفر علیهماالسلام به خاطر یك سلسله انگیزه هاى نفسانى و دنیوى منكر شهادت آن حضرت شدند و در نتیجه، تن به امامت پیشواى هشتم ندادند. آنان در پلیدى و خباثت و انحراف از خط امامت كمتر از «غلات‏» نبودند، از این رو، امام هادى علیه السلام در برابر آنان نیز موضع گرفت و لعن بر آنان را روا دانست.

3. صوفیه‏

صوفیان، گروه منحرف دیگرى در درون جامعه اسلامى بودند كه تحت پوشش زهد و كناره ‏گیرى از دنیا به گمراه كردن توده‌‏هاى مردم و منحرف كردن آنان از خط امامت مشغول بودند. پیشواى دهم هم چون نیاكان بزرگوار خود خطر این گروه انحراف را به مسلمان گوشزد كرده آنان را از ارتباط و همنشینى با صوفیان بر حذر داشت.

آن حضرت فرمود: «به این نیرنگ بازان توجه نكنید، زیرا آنان همنشینان شیاطین و ویران كنندگان پایه ‏هاى دین هستند. براى تن پرورى زهد نمایى مى ‏كنند و براى شكار كردن مردم ساده لوح شب زنده ‏دارى مى‏نمایند. روزگارى را به گرسنگى سپرى مى‏كنند تا براى پالان كردن، خرى چند را رام كنند ...، وردهایشان، رقص و كف زدن، و ذكرهایشان ترنم و آوازخوانى است. جز سفیهان كسى از آنان پیروى نمى‏ كند و جز بى ‏خردان و احمقان كسى به آنان نمى ‏گرود. هر كس به دیدار یكى از آنان برود چنان است كه به دیدار شیطان و بت ‏پرستان رفته باشد. و هر كه به فردى از آنان كمك كند مثل آن است كه به یزید و معاویه و ابو سفیان كمك كرده باشد.»(6)

 

سرانجام غمبار

سرانجام، فضایل و وسعت دانش امام علی‌النقی علیه‌السلام و شخصیت الهى و موقعیت اجتماعى ایشان و نیز مبارزه و عدم همکارى امام با خلفای عباسی، سبب هراس ظالمان زمانه و در نهایت، شهادت غریبانه آن حضرت همچون نیاکان بزرگوارش گردید.

 

 

 

پی نوشت:

1) حیاة الامام الهادى، ص‏130؛ احتجاج طبرسى، ص‏249.

2) تحف العقول، صص 458 – 475.

3) مناقب ابن شهرآشوب، ج 4، ص 405؛ مشروع پرسشهاى «ابن اكثم‏» و پاسخ آن حضرت در منبع یاد شده، ص 403 - 405 و بحار الانوار، ج 50، ص 165 - 172 آمده است.

4) توحید صدوق، ص 224 .

 5) الّذِینَ یَخشَونَ رَبّهُمْ بِالغَیْبِ وَ هُمْ مِنَ السّاعَةِ مُشْفِقُون (سوره انبیأ: 49)

6) سفینة البحار، ج 2، ص 58، روضات الجنات، ج 3، ص 134 - 135 ؛ حدیقة الشیعة، صص 602 - 603.


منابع:

سیره پیشوایان، صص 567 – 612.

تحلیلى از تاریخ دوران دهمین خورشید امامت، ص 128 .

از همه دل بریده ام،دلم اسیر یک نگاست،تمام آرزوی من زیارت امام رضـــــــــاست

تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها