پاسخ به:مبحث 95 طرح صالحین : چرا غیبت می کنیم؟
شنبه 22 فروردین 1394 10:57 AM
ساده ترين راه مبارزه با بيماري غيبت و غيبت نكردن:
بهترين راه براي از بين بردن معلول، مبارزه با علت است. علل و عوامل غيبت فراوان است. در ذيل به برخي از آنها اشاره مي شود:
1ـ سوء ظن و بدگماني:
از قرآن استفاده مي شود كه يكي از عوامل گرايش به غيبت، سوء ظن ديگران است. بدگماني يا سوء ظن علاوه بر اين كه انسان را آلوده مي كند، جامعه را نيز به فساد و تباهي مي كشاند، زيرا شخص بدگمان،سوء ظن خود را به افراد ديگر منتقل مي كند و به تدريج چيزي را كه اساس و پايهاي جز شايعه يا برداشت نادرست نداشت، به صورت امري قطعي و مسلّم در ميان مردم منتشر مي سازد.
2ـ تجسس در امور مردم:
اگر مي خواهيد غيبت نكنيد، بايد سوء ظن و بدگماني نسبت به مردم نداشته باشيد. اگر مي خواهيد گرفتار بدگماني نشويد، بايد در امور مردم تجسس نكنيد، زيرا سوء ظن و تجسس در يكديگر تأثير متقابل دارند. گاهي تجسس باعث سوء ظن است و گاهي سوء ظن منشأ تجسس مي شود. از اين رو قرآن براي از بين بردن غيبت به عنوان معلول، دستور داده با علت (يعني سوء ظن و تجسس) مبارزه شود:
يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا اجْتَنِبُوا كَثيراً مِنَ الظَّنِّ إِنَّ بَعْضَ الظَّنِّ إِثْمٌ وَ لا تَجَسَّسُوا وَ لا يَغْتَبْ بَعْضُكُمْ بَعْضاً
"اي كساني كه ايمان آورده ايد، از بسياري از گمانها بپرهيزيد، چرا كه بعضي از گمانها گناه است و هرگز در كار ديگران تجسس نكنيد... بعضي از شما از بعضي ديگر غيبت نكنيد".(4) در واقع غيبت را معلول دو عامل پيشين دانسته است.
3ـ همرنگي با دوستان:
يكي از انگيزههاي غيبت، موافقت با دوستان و هم نشينان است. عده اي براي گرم نگه داشتن مجلس و جلب رضايت و افكار اهل مجلس، به هرزه گويي و بدگويي و تمسخر ديگران در غياب آنان ميپردازند كه چند گناه را با هم جمع ميكنند و شعارشان اين است:خواهي نشوي رسوا، هم رنگ جماعت شو؛ يعني همچون حيوانات، تقليد و جلب رضايت ديگران، محور قرار گيرد، اگر چه موجب غضب حق تعالي باشد! اين گونه افراد از ديدگاه علي(ع) "همجٌ رعا" يا احمقان بي سروپايي هستند كه به دنبال هر صدايي ميروند و با هر بادي حركت مي كنند!
4ـ خودستايي و مباهات و فخر فروشي:
برخي براي آن كه اظهار وجود كنند و فضل و كمال خود را به رخ بكشند، ديگران را كوچك مي شمارند و از آنان بدگويي مي كنند. قرآن مي فرمايد: "فلا تزكوا أنفسكم هو أعلم بمن اتقّي؛(7) خودستايي نكنيد، چرا كه خداوند پرهيزكاران را بهتر مي شناسد".
5ـ تنزيه نفس و تبرئه خويش:
گاهي انسان براي تبرئة خود از نسبت هايي كه به او داده شده است، پاي ديگران را به ميان مي كشد. گناه و جرم را مستقلاً به ديگري نسبت ميدهد يا او را شريك جرم خود معرفي مي كند.
6ـ حسد:
براي درمان آن انسان بايد در باره عظمت اين گناه بينديشد، چه اين كه مرتكب آن، مرتكب دو گناه شده و مستحق دو عذاب است: يكي گناه غيبت و ديگري گناه حسد.
ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیلهسین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.