اختصاصی شهرزاد
. قادر به پيگيري دستورات نيست، در كارهاي خواهر
و برادرش دخالت و براي آنها مزاحمت ايجاد مي كند. دست به اعمال خطرناك مانند بازي با كبريت، پريدن از بالاي كابينت ميزند و بارها اين اعمال را تكرار ميكند. در هنگام انجام تكاليف مدرسهاش مرتبا بلند ميشود و اظهار خستگي ميكند به طوري كه چند ساعت را صرف انجام تكاليفش ميكند. والدين از حرف گوش نكردن او ناراضي هستند و ميگويند به صحبتهاي ما توجه نميكند. گزارش معلم مدرسه حاكي از آن است كه او سركلاس پسر بازيگوش و بيدقتي است. هنگامي كه بايد به صحبت هاي معلم توجه كند با همكلاسياش حرف ميزند و وقتي كه ساكت است به نظر ميرسد حواسش در كلاس نيست. موقع پرسشهاي شفاهي سركلاس سريعا دستش را بالا ميبرد ولي پس از یکی دو جواب، قادر به جواب دادن به سوالات نيست. وسايل مدرسهاش را مرتبا
گم ميكند و گهگاه دفاتر مورد نيازش را فراموش ميكند كه به مدرسه بياورد. غالبا
درخواست خروج از كلاس را به بهانههاي مختلف دارد و مرتبا سرجايش ميلولد. باتوجه
به تاريخچهاي كه توسط والدين و معلم اشكان ارائه شد و ارزيابي روانپزشك، اين كودك
مبتلا به اختلال بيشفعالي، كمبود توجه و تمركز است.
با بيش فعال
چه بايد كرد؟
بيش فعالي از كجا مي آيد؟
اين اختلال داراي 3 علامت عمده است كه شامل پرفعاليتي (پرتحركي(، كمبود توجه و تمركز، بروز اعمال تكانهاي )اعمال ناگهاني و غيرقابل پيش بيني) است. اين اختلال سه نوع متفاوت دارد: در نوع اول كودك فقط مشكل در توجه و تمركز دارد. درنوع دوم فقط پرتحركي و بيشفعالي ديده ميشود و بالاخره نوع تركيبي كه كودك هم پرتحرك بوده و هم مشكل توجه و تمركز دارد. اين اختلال در 5 درصد كودكان دبستاني ديده میشود و در پسرها تا 5 برابر شايعتر از دختران است و بيشتر در پسران اولخانواده ديده ميشود. معمولا اختلال از 3 سالگي به بعد تشخيص داده ميشود. كودكان مبتلا در دوره شيرخوارگي اغلب پرتحرك بوده و دستها و پاهاي خود را زياد حركت ميدهند. كمخواب و كمغذا بوده، زياد گريه ميكنند و عكسالعمل نشان ميدهند.
از نظر سبب شناسي عامل اصلي ناشناخته است اما فاكتورهاي متعدد ژنتيك، رشدی، صدمات مغزي، عوامل عصبي شيميايي، فاكتورهاي عصبي فيزيولوژيكي و عوامل اجتماعي روان شناختي را موثر ميدانند. قبلا نقش رژيمهاي غذايي حاوي موادرنگي خوراكي، مواد نگهدارنده كه به مواد غذايي اضافه مي شوند و شكر را موثر ميدانستند كه در حال حاضر از نظر علمي ترديدهايي در مورد آن وجود دارد. اما به طور تجربي ديده ميشود كودكاني كه از اين نوع مواد غذايي به وفور استفاده ميكنند پرتحركتر هستند.
در مورد عوامل ژنتيك ذكر اين مورد لازم است كه در صورت ابتلا يكي از فرزندان خانواده به اين اختلال شانس بروز آن در خواهران و برادران كودك دو برابر ميشود.
بيشفعالها بيشتر چه مي كنند؟
تعدادي از علائم مربوط به بيش فعالي شامل موارد زير است: كودك غالبا با دستهايش بازي مي كند و درجايش ميلولد.
كودك معمولا كلاس را ترك ميكند. غالبا مي دود يا ميپرد. غالبا بازي يا فعاليتهايش پر سروصدا است.
به نظر ميرسد كودك هميشه در حال حركت است. چنين كودكي معمولا زياد صحبت ميكند.
علائم مربوط به اختلال توجه و تمركز نيز شامل موارد
زير هستند:
-
كودك از توجه به جزئيات ناتوان است.
-
در نگهداري توجه هنگام فعاليت و بازي مشكل دارد.
-
هنگام صحبت مستقيم با او، به نظر مي رسد كه گوش نميكند.
-
اغلب قادر به پيگيري دستورات يا اتمام كارها نيست.
-
معمولا از فعاليت هايي كه نياز به كوشش ذهني دارد، اجتناب ميكند. (مانند پرهيز از انجام تكاليف مدرسه)
-
اغلب وسايل خود را گم مي كند. (وسايل مدرسه، اسباب بازي)
-
فراموشكار است
مشكلات اين كودكان
اين كودكان معمولا به علت شلوغي و به هم زدن نظم كلاس، زياد از كلاس اخراج مي شوند و معمولا نمره انضباط خوبي ندارند و اغلب اوقات اين ها توسط اولياي مدارس سرزنش شده و تحقير مي شوند. در خانه نيز وضع آن ها بهتر نيست، به علت پرتحركي، دست زدن به اعمال خطرناك و تجربه مكرر اعمال خطرآفرين مانند رهاكردن دست والدين در وسط خيابان، پريدن از مكان هاي بلند، بازي با كبريت و آتش افروزي و... معمولا توسط والدين تنبيه مي شوند. والدين با اين كودكان بدرفتاري مي كنند گاه آنها را كتك زده يا به شدت تحقير و سرزنش مي كنند.
معمولا چون كارها و فعاليت ها را نيمه تمام رها ميكنند بيشتر در معرض مقايسه با خواهران و برادران خود، از طرف والدين قرار ميگيرند. تجربههاي مربوط به شكستهاي پياپي در فعاليتها، تنبيهات بدني، سرزنش و تحقير همگي موجب كاهش حس اعتماد به نفس و احترام به خود در اين كودكان مي شود كه
اينها، زمينهساز بروز افسردگي در تعدادي از اين كودكان ميشود كه اينها زمينهساز بروز افسردگي در تعدادي از اين كودكان و نوجوانان مي شود. از مسائل ديگر همراه، اختلالات يادگيري است كه شامل موارد اشكال در روخواني، ناتواني در يادگيري رياضيات و نوشتن است. اختلالات ديگري در درصدي از كودكان و نوجوانان مبتلا به اختلال بيش فعالي، كمبود توجه و تمركز مشاهده مي شود. از نظر تشخيص بايد علائم ذكر شده حداقل در دو محيط مانند منزل و مدرسه وجود داشته باشند و ارائه گزارش معلم از وضعيت كودك سركلاس ضروري است. اين مسئله از اين نظر حائز اهميت است كه بايد كودكان شلوغ را كه در خانه، والدين عملا كنترل خوبي بر آنها ندارند و در حقيقت سيستم خانواده فاقد انضباط كافي براي كنترل فرزندان هستند، از كودكان پرتحرك تشخيص داد، زيرا هنگامي كه اولياي مدرسه مشكلي با كودك ندارند و مسائل كودك فقط مربوط به خانه است، احتمال ميرود كه كودك دچار دچار اختلال رفتاري ناشي از عدم كنترل كافي و موثر والدين باشد.
عوامل ديگر
از عوامل ديگري چون دخالت در صحبتها يا كار ديگران، پراندن جواب قبل از اتمام سوال در كلاس، بيصبري براي منتظر نوبت ماندن(مثلا در بازي) ميتوان نام برد. به هرحال كودكيكه تعداد زيادي از اين علائم را داراست حتما بايد از نظر وجود اين اختلال توسط روانپزشك كودك يا متخصص اطفال بررسي شود. اين كودكان با ورود به مدرسه بيشتر مسئلهدار ميشوند چون كودكان پرتحرك براي نشستن سركلاس مشكل دارند.
بستگي به شدت اختلال معمولا يك يا دو زنگ اول را تحمل ميكنند و بيشتر در ساعات نزديك ظهر، بيقراري و پرتحركي نشان ميدهند. به عناوين مختلف سر جايشان ميلولند يا با همكلاسيهاي خود صحبت ميكنند يا درخواست مكرر براي بيرون رفتن از سركلاس را دارند. معلمين معمولا اين كودكان را بازيگوش ناميده و معتقدند كه نظم كلاس را به هم مي زنند در حالي كه اين كودكان تحمل يك ساعت يا يك ساعت و نيم
سركلاس نشستن را به طور مداوم ندارند و بايد پس از شناخت مشكل اين كودكان به آنها اجازه داده شود كه هر 15 الي 30 دقيقه يك بار به مدت چند دقيقه از كلاس خارج شوند. از مشكلات ديگر اين كودكان در مدارس، عدم توجه و تمركز است و به نظر ميرسد كودك به صحبتهاي معلمش گوش نميكند كه معلمين تحت عنوان حواسپرتي و بيدقتي از آن نام ميبرند.
اما يك معلم باتجربه و با شناخت و درك كافي از اين اختلال، ميتواند با قراردادن دانشآموز دچار اين مشكل، در ميزهاي اول كلاس و نيز با طرف مخاطب قراردادن گهگاه دانشآموز در هنگام پرداختن به دروس، به اين دانشآموزان كمك شاياني كنند. حتي در موارد شديد اين اختلال گاه ضروري است كه برخي امتحانات مانند ديكته از آنها به صورت انفرادي به عمل آيد يا قبل از دادن برگه امتحاني، معلم از دانشآموز بخواهد يك دور ديگر جوابهايش را مرور كند.
درمان اين اختلال چيست؟
باتوجه به علائم اختلال و عوارض زياد ناشي از آن مانند انواع بدرفتاري و بي توجهي به كودك كه در نهايت منجر به كاهش حس احترام به خود و اعتماد به نفس در وي ميشود. ضروري است كه اينگونه كودكان و نوجوانان تحت درمان قرار گيرند. بهترين درمان اين اختلال، استفاده از داروهاي محرك است كه يكي از بهترين انواع اين داروها به نام ريتالين در ايران نيز وجود دارد و مورد استفاده قرار ميگيرد. در حدود 75 درصد كودكان به اين دارو جواب مثبت ميدهند. معمولا اولين علامتي كه از بين ميرود پرتحركي كودك و آخرين علامت كمبود توجه و تمركز است كه بهبود مي يابد. در ابتدا دارو به مدت 2 هفته امتحان مي شود و در صورت بروز پاسخ مثبت كه از طريق دريافت گزارش از طريق خود كودك، والدين و معلمين تائيد مي شود، دارو به مدت طولاني تجويز مي شود. باتوجه به اين كه عمر دارو كوتاه است در 2 يا 3 نوبت در روز تجويز مي شود. مصرف اين دارو به دليل كاهش علائم پرتحركي و افزايش توجه و تمركز موجب افزايش يادگيري و در نتيجه عملكرد بهتر تحصيلي (كسب نمرات بهتر) و افزايش اعتماد به نفس در كودك و نوجوانان مي شود.
باتوجه به عوارض اين داروها تعطيلات دارويي به صورت مصرف نكردن آن در روزهاي تعطيل (جمعه ها) ، تعطيلات رسمي، ايام عيد و گاه تابستان در نظر گرفته مي شود. عوارض شايع داروهاي محرك از جمله ريتالين شامل بياشتهايي، درد معده، سردرد و بيخوابي است كه در تعداد كمي از كودكان و نوجوانان ديده مي شود. از روشهاي ديگر درماني ميتوان از رفتاردرماني، آموزش و مشاوره با والدين و گروه درماني براي كودكان و نوجوانان مبتلا نام برد.
به هرحال اختلال بيشفعالي، كمبود توجه و تمركز، اختلالي است كه در صورت تشخيص زودرس و درمان به موقع، ميتوان از بسياري از عوارض احتمالي آينده آن جلوگيري كرد.