انواع و اقسام طلاق!
جمعه 22 اسفند 1393 11:41 AM
طلاق رجعى، آن طلاقى است كه مرد زنش را نخواهد، مهریهاش را بپردازد و او را طلاق دهد، كه در این قسم، مرد بعد از طلاق، حقّ رجوع مجدد به همسر خود را دارد یعنى مىتواند بدون عقد او را به همسرى قبول نماید. اما طلاق بائن، آن طلاقى است كه بعد از طلاق، مرد حقّ ندارد به زن خود رجوع كند، یعنى نمىتواند بدون عقد او را به همسرى قبول نماید.
ابتدا توصیه میکنیم زود به فکر جدایی و طلاق نباشید و سعی کنید با مشکلات جزئی بسازید و صبر و حوصله داشته باشید و حتماً با بزرگان فامیل مشورت کنید و بعداً تصمیم بگیرید.
اما دربارهی سوال مذکور باید گفت، این گونه امور تابع توافق و قرار داد دو طرفه شماست و به طور کلی اموالی که خود شما خریده و مالک هستید، پس از طلاق هم در ملکیت شما باقی خواهد ماند. اما نسبت به هدیههایى که به همسرتان دادهاید، تا زمانیکه عین آن باقی باشد پس گرفتن آن مانعی ندارد، مگر آنکه همسرتان از ارحام شما (مثلاً دختر عمه و یا دختر عموىتان) باشد.
پاسخ مراجع عظام تقلید نسبت به این سوال، چنین است:
این گونه امور تابع توافق و قرار داد فىمابین مىباشد و نسبت به هدیههایى که به همسرتان دادهاید، مادامی که عین آن باقی باشد رجوع در هدیه مانعی ندارد مگر آنکه همسرتان از ارحام شما باشد، مثلاً دختر عمه و یا دختر عموىتان باشد.
آن چه ملک شما است میتوانید بردارید و آن چه را او با خود آورده یا بعدا خریده است ملک او است.
اموالی که متعلق به خود شما است اشکالی ندارد.
چنانچه مرد به زن تملیک نکرده باشد و مجرد اباحه تصرف بوده گرفتن آن مانعی ندارد ولی اگر تملیک کرده باشد با وجود عین وسائل با مصالحه کار را تمام کند. ولی در هر صورت توصیه میکنم زود به فکر جدایی و طلاق نباشید و سعی کنید با مشکلات جزئی بسازید و صبر و حوصله داشته باشید و حتماً با بزرگان فامیل مشورت کنید و بعداً تصمیم بگیرید انشاء الله تعالی خداوند مشکلات شما را برطرف نموده و موفق باشید.
در فرض سوال رجوع در هبه و بخشش در صورتی که اصل عین مال باقی باشد بلا مانع است.
چند مسئله درباره طلاق از آیة الله سیستانی دام ظله:
ـ زن باید در وقت طلاق از خون حیض و نفاس پاک باشد، و شوهرش در آن پاکی با او نزدیکی نکرده باشد.
ـ طلاق دادن زن در حال حیض، یا نفاس در سه صورت صحیح است:
اوّل: آنکه شوهرش بعد از ازدواج با او نزدیکی نکرده باشد.
دوّم: معلوم باشد آبستن است، و اگر معلوم نباشد و شوهر در حال حیض طلاقش بدهد، بعد بفهمد آبستن بوده، آن طلاق باطل است، هر چند بهتر است رعایت احتیاط شود، گر چه با تجدید طلاق باشد.
سوّم: مرد به واسطه غائب بودن، یا هر سببی هر چند کتمان زن باشد نتواند بفهمد که زن از خون حیض و نفاس پاک است یا نه، ولی در این صورت ـ بنا بر احتیاط واجب ـ باید مرد صبر کند تا حداقل یک ماه از جدا شدنش از زن بگذرد، و بعد او را طلاق دهد.
ـ طلاق باید به صیغه عربی صحیح و به کلمه «طالق» خوانده شود، و دو مرد عادل آن را بشنوند، و اگر خود شوهر بخواهد صیغه طلاق را بخواند و اسم زن او مثلاً فاطمه باشد، بگوید: «زَوْجَتِی فاطِمَةُ طالِقٌ» یعنی همسر من فاطمه رها است، و اگر دیگری را وکیل کند، آن وکیل بگوید: «زَوْجَةُ مُوَکلِی فاطِمَةُ طالِقٌ»؛ و در صورتی که زن معین باشد، ذکر نام او لازم نیست. و اگر حاضر باشد کافی است بگوید: «هذِهِ طالِقٌ» و به او اشاره کند، یا بگوید: «اَنْتِ طالِق» و او را مخاطب قرار دهد و چنان چه مرد نتواند طلاق را به صیغه عربی بیاورد و نتواند وکیل بگیرد، به هر لفظی که مرادف صیغه عربی آن است از هر لغتی باشد میتواند طلاق دهد.
مسئله 2042- طلاق بر دو قسم است:
1 - طلاق رجعى، و آن طلاقى است كه مرد زنش را نخواهد، مهریهاش را بپردازد و او را طلاق دهد، كه در این قسم، مرد بعد از طلاق، حقّ رجوع مجدد به همسر خود را دارد یعنى مىتواند بدون عقد او را به همسرى قبول نماید.
2 - طلاق بائن، و آن طلاقى است كه بعد از طلاق، مرد حقّ ندارد به زن خود رجوع كند، یعنى نمىتواند بدون عقد او را به همسرى قبول نماید و آن بر شش قسم است:
اوّل: طلاق زنى كه نه سالش تمام نشده باشد.
دوّم: طلاق زنى كه یائسه باشد.
سوّم: طلاق زنى كه شوهرش بعد از عقد با او نزدیكى نكرده باشد.
چهارم: طلاق زنى كه شوهرش او را سه دفعه طلاق داده است.
پنجم: طلاق خُلع، و آن طلاقى است كه زن به شوهرش مایل نیست و مهریه یا مال دیگر خود را به او مىبخشد كه طلاقش دهد.
ششم: طلاق مبارات، و آن طلاقى است كه زن و شوهر، یكدیگر را نخواهند و زن مهریه یا مال دیگر خود را به او مىبخشد تا او را طلاق دهد.
مسئله 2043- مردى كه زن خود را طلاق مىدهد باید رشید باشد و به اختیار خود طلاق دهد، و اگر او را مجبور كنند كه زنش را طلاق دهد طلاق باطل است و نیز باید قصد طلاق داشته باشد، پس اگر صیغه طلاق را به شوخى بگوید صحیح نیست.