0

گربه ی زبل

 
mahsa021
mahsa021
کاربر طلایی3
تاریخ عضویت : مهر 1388 
تعداد پست ها : 833
محل سکونت : یزد

گربه ی زبل
یک شنبه 28 آذر 1389  2:07 PM

یه خانومی گربه ای داشت که هووی شوهرش شده بود. آقاهه برای اینکه از شر گربه راحت بشه ، یه روز گربه رو میزنه زیر بغلش و 4 تا خیابون اونطرف تر ولش میکنه.
وقتی میرسه خونه میبینه گربه هه از اون زودتر رسیده خونه!!! این کارو چند بار تکرار میکنه اما نتیجه ای نمیگیره...
یک روز گربه رو برمیداره میذاره تو ماشین بعد از گشتن از چند تا بلوار و پل و رودخانه و ... خلاصه گربه رو پرت میکنه بیرون. یک ساعت بعد زنگ میزنه خونه زنش گوشی رو برمیداره.
مرده میگه : اون گربه ی کره خر خونس؟
زنش میگه : آره.
مرده میگه گوشی رو بهش بده من گم شدم!!!

گویی این روزها آدم ها

به دست هم پیر می شوند نه به پای هم...

تشکرات از این پست
fatemeh81
دسترسی سریع به انجمن ها