یادگاری
جمعه 17 بهمن 1393 3:23 AM
کبریت میکشم
و شب ترین اتاق را
نشان پنجره ها
می دهم
روی آینه
شبحی از نام تو
برق میزند
-به رنگ لب هایت-
دست می کشم
دیوارها
خوابند
و صدای رفته ی نفس هایت
روی کاغذ دیواری,
جا مانده است
کبریت می کشم
مچاله ترین یادگارها
زیر پاهایم
فریاد می شوند ...
ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیلهسین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.