یکی از عوامل مهم تداوم نیافتن حکومت علی علیه السلام و افزایش مظلومیت آن حضرت تفرقه در صفوف یاران آن حضرت است. از همان ابتدای حکومت چندگانگی و چندرنگی در میان یاران علی علیه السلام موج میزد. گروهها، اشخاص و قبایل گوناگون هر یک با انگیزه و مقصدی گوناگون نه بر طاعت امیرالمؤمنینعلیه السلام که بر طاعت خویش بودند. چنانچه علی علیه السلام بدانها میگوید: چه سود که در شما افزون هستید در حالی که اتفاق در میانۀ دلهایتان اندک است.
آن هنگام که خبر چیرگی بسر بن ارطاهًْ بر یمن به امام رسید در جمع مردم سخن راند و مایۀ نگونبختی آنان را تفرقه و نافرمانی اعلام نمود: «به خدا سوگند پندارم که این قوم به زودی بر شما چیره شود زیرا آنها با آن که بر باطلند دست در دست هم دارند و شما با آن که بر حق هستید پراکندهاید. شما امامتان را که حق با اوست نافرمانی میکنید و آنان پیشوای خود را با آن که بر باطل است فرمان بردارند.
در جای دیگری سوگمندانه میفرماید: «أيها الناس، المجتمعهًْ أبدانهم، المختلفهًْ أهوائهم، كلامكم يوهي الصَّمَّ الصِّلاب و فعلكم يطع فيكم الاعداء»ای مردمی که به تنها مجتمعاید و به آرا پراکنده! سخنانتان هنگامی که لاف دلیری میزنید صخرههای سخت را نرم میکند. در حالی که کردارتان، دشمنانتان را در شما به طمع میاندازد.