انگشتر هدیه
جمعه 17 بهمن 1393 1:19 AM
ابوهاشم جعفری می گوید: روزی به خدمت امام حسن عسكری آمدم و می خواستم از آن حضرت نقره ای بگیرم و انگشتری بسازم و به آن تبرك بجوبم، نشستم و فراموشم شد چون برخواستم بروم، امام انگشتری به من داد و فرمود: نقره می خواستی ما انگشتر دادیم، نگین و اجرت ساختن آن را سود كردی! گوارایت باد ای ابوهاشم!
گفتم: سرور من، گواهی می دهم تو ولی خدا و اما م من هستی كه اطاعتت را جزو دینم می دانم.
فرمود: خدا ترا بیامرزد ای ابوهاشم.