راهى كه رسول اكرم (ص) براى وحدت ترسيم نمود
اكنون كه اين همه به فكر تقريب ميان مذاهب و وحدت ميان مسلمانان هستيم، آيا بهتر نيست كه به تحقيق و بررسى پيرامون مسأله رهبرى و جانشينى بعد از رسول گرامى(صلى الله عليه وآله وسلم) به پردازيم؟ زيرا اختلافي ترين مسأله هم همين موضوع است، و قطعاً پيامبر گرامى هم مى دانست كه بعد از رحلت آن حضرت بين امّت اختلاف واقع خواهد شد، بنا بر اين آيا راه حلّى براى رفع اختلاف ارائه داده اند يا خير؟
و يا اينكه آن حضرت ـ العياذ باللّه ـ در اين جهت كوتاهى نموده است با اينكه آن حضرت فرموده است: «تفترق أمّتي على بضع وسبعين فرقة»
(( المستدرك على الصحيحين: 3/547 والمحلّى: 1/62. )).
(پس از من، امّت من بيش از هفتاد فرقه خواهد شد).
ولى با مراجعه به كتب فريقين (شيعه و سنّى) در مى يابيم كه رسول گرامى(صلى الله عليه وآله وسلم)براى رفع اختلاف و ايجاد وحدت، راه را نشان داده و تكليف را نيز روشن نموده، و بهترين عامل وحدت را تمسّك به قرآن و اهل بيت عصمت و طهارت(عليهم السلام) معيّن فرموده است. سخن رسول خدا(صلى الله عليه وآله وسلم) پيرامون عامل وحدت، در منابع روايى فريقين با سندهاى متعدّد و صحيح بلكه به صورت متواتر بيان شده است.
و مى توان گفت: بهترين عامل بلكه منحصرترين راه براى تقريب ميان مذاهب و وحدت ميان مسلمانان عمل به توصيه رسول اكرم(صلى الله عليه وآله وسلم) در تمسّك به قرآن و اهل بيت عصمت و طهارت(عليهم السلام) كه ضامن هدايت و بيمه از هر گونه ضلالت و گمراهى است مى باشد.
«إنّي تارك فيكم ما إن تمسّكتم به لن تضلّوا بعدي ، أحدهما أعظم من الآخر ، كتاب اللّه حبل ممدود من السماء إلى الأرض وعترتي أهل بيتي ولن يتفرّقا حتّى يردا عليّ الحوض، فانظروا كيف تخلفوني فيهما»
(( صحيح الترمذي: 5/329، ح 3876، ط. دار الفكر، الدرّ المنثور للسيوطي: 6/7، و 306، الصواعق المحرقة: 147 و 226، ط. المحمّديّة، أسد الغابة: 2/12، تفسير ابن كثير: 4/113. ))
(من دو چيز گرانبها در ميان شما به يادگار مى گذارم، اگر به آن چنگ زديد هيچگاه گمراه نخواهيد شد، يكى از اين دو بزرگتر و مهمتر از ديگرى است، كتاب خدا «قرآن» اين ريسمان الهى كه از آسمان تا زمين كشيده شده است، و عترت و خاندان من، اين دو از هم ديگر جدا نخواهند شد تا كنار حوض بر من وارد شوند، پس بينديشيد كه چگونه حق مرا در باره اين دو اداء مى كنيد).
در برخى از روايات بجاى ثقلين تعبير به دو خليفه و جانشين شده است.
«إنّي تارك فيكم خليفتين : كتاب اللّه ... وعترتي أهل بيتي، وأنّهما لن يفترقا حتّى يردا عليّ الحوض»
(( مسند أحمد: 5/182 و189، من حديث زيد بن ثابت بطريقين صحيحين. مجمع الزوائد: 9/162، الجامع الصغير للسيوطي: 1/402، الدرّ المنثور: 2/60. )).
و در بعضى از روايات آمده است: «فلا تقدّموهما فتَهلِكوا، ولا تُقَصِّروا عنهما فتهلكوا، ولا تعلّموهم فإنّهم أعلم منكم»
(( المعجم الكبير: 5/166 ح 4971، مجمع الزوائد: 9/163، الدرّ المنثور للسيوطي: 2/60. )).
(بر آنان پيشى نگيريد و فاصله نداشته باشيد كه موجب هلاكت است، و در مقام آموزش به آنان نباشيد كه آنان از همه شما داناتر هستند).
جالب اينجاست كه برخى از مفسران بزرگ اهل سنّت مانند فخر رازى اين حديث را در ذيل آيه (وَاعْتَصِمُواْ بِحَبْلِ اللَّهِ جَمِيعًا)
(( آل عمران: 103. ))
(و همگى به ريسمان خدا چنگ زنيد، و پراكنده نشويد) آورده اند
(( تفسير الكبير (مفاتيح الغيب) : 7/173. )).